غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • دگر بار اى مسلمانان به قلاشى در افتادم
    چو در دست صلاح و خير جز بادى نمي ديدم
    كجا اصلى بود كارى كه من سازم به قرايى
    مده پندم كه در طالع مرا عشقست و قلاشى
    مرا يك جام باده به ز چرخ اندر جهان توبه
    نيندوزم ز كس چيزى چنان فرمود جانانم
    ز رنج و زحمت عالم به جام مى در آويزم الا اى پير زردشتى به من بربند زنارى
    الا اى پير زردشتى به من بربند زنارى



  • به دست عشق رخت دل به ميخانه فرستادم
    همه خير و صلاح خود به باد عشق در دادم
    كه از رندى و قلاشى نهادستند بنيادم
    كجا سودم كند پندت بدين طالع كه من زادم
    رسيد اى ساقيان يك ره به جام باده فريادم
    نياموزم ز كس پندى چنين آموخت استادم
    كه جام مى تواند برد يك دم عالم از يادم كه من تسبيح و سجاده ز دست و دوش بنهادم
    كه من تسبيح و سجاده ز دست و دوش بنهادم


/ 436