غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • از آن مى خوردن عشقست دايم كار من هر شب
    بتم را عيش و قلاشيست بى من كار هر روزى
    من آن رهبان خود نامم من آن قلاش خود كامم
    برهنه پا و سر زانم كه دايم در خراباتم
    همه شب مست و مخمورم به عشق آن بت كافر
    مرا گويد به عشق اندر چرا چندين همى نالى دو صد زنار دارم بر ميان بسته به روم اندر
    دو صد زنار دارم بر ميان بسته به روم اندر



  • كه بى من در خراباتست دايم يار من هر شب
    خروش و ناله و زاريست بى او كار من هر شب
    كه دستورى بود ابليس را كردار من هر شب
    همى باشد گرو هم كفش و هم من هر شب
    مغان دايم برند آتش ز بيت النار من هر شب
    نگار من چو بيند چشم گوهر بار من هر شب همى بافند رهبانان مگر زنار من هر شب
    همى بافند رهبانان مگر زنار من هر شب


/ 436