غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • چشم روشن بادمان كز خود رهايى يافتيم
    گر چه ما دور از طمع بوديم يك چندى كنون
    ما ازين باطل خوران آشنا بيگانه وار
    هرگز از بار حسد خسته نگردد پشت ما
    اول اندر نشه ى اولا گرفتار آمديم
    خاكپاى كمزنان شد توتياى چشم ما
    سر فرو برديم تا بر سروران سرور شديم
    پارسايان هر زمان ناپارسا خوانندمان
    گر همى خواهى كه باشى پادشا و پارسا ما گدايان را ز نادانى نكوهش چون كنى
    ما گدايان را ز نادانى نكوهش چون كنى



  • در مغاك خاك تيره روشنايى يافتيم
    از قناعت پايگاه پادشايى يافتيم
    پشت بر كرديم و با حق آشنايى يافتيم
    كز قل الله م ذرهم موميايى يافتيم
    آخر اندر نشه ى اخرا رهايى يافتيم
    كار سرمان بود و آخر كار پايى يافتيم
    چاكرى كرديم تا كار كيايى يافتيم
    ما از آن بر پارسايان پارسايى يافتيم
    شو گدايى كن كه ما اين از گدايى يافتيم كاين سنا از سينه ى پاك سنايى يافتيم
    كاين سنا از سينه ى پاك سنايى يافتيم


/ 436