غزلیات نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

غزلیات - نسخه متنی

سنایی غزنوی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید





  • او چنان داند كه ما در عشق او كمتر زنيم
    هر زمان ما را دلى كى باشد و جانى دگر
    تا كى از ناديدنش ما ديده ها پر خون كنيم
    گاه آن آمد كه بر ما باد سلوت برجهد
    گر فلك در عهد او با ما نسازد گو مساز
    گه ز رخسار بتان بر لاله و گل مي خوريم پشتمان از غم كمان شد از قدش تيرى كنيم
    پشتمان از غم كمان شد از قدش تيرى كنيم



  • يا دو چنگ از جور او در دامن ديگر زنيم
    تا به عشق بي وفايى ديگر آتش در زنيم
    تا كى از هجران او ما دستها بر سر زنيم
    گاه آن آمد كه ما با رود و رامشگر زنيم
    ما به يك دم آتش اندر چرخ و بر چنبر زنيم
    گه ز زلف دلبران با مشك و با عنبر زنيم باده پيماييم از خم بر خم ديگر زنيم
    باده پيماييم از خم بر خم ديگر زنيم


/ 436