جام مى پر كن كه بى جام ميم انجام نيست ساقيا ساغر دمادم كن مگر مستى كنم اى پسر دى رفت و فردا خود ندانم چون بود دام دارد چشم ما دامى نهاده بر نهيم
دام دارد چشم ما دامى نهاده بر نهيم
تا به كام او شوم اين كار جز ناكام نيست زان كه در هجر دلارامم مرا آرام نيست عاشقى ورزيم و زين به در جهان خودكام نيست كيست كو هم بسته و پا بسته ى اين دام نيست
كيست كو هم بسته و پا بسته ى اين دام نيست