اى مستان خيزيد كه هنگام صبوحست آراست همه صومعه مريم كه دم صبح يك مطربتان عقل و دگر مطرب عشقست طوفان بلا از چپ و از راست برآمد باده كه درين وقت خورى باده مباحست خود روز همه نوبت تن خواهد بودوز مى خوش خسب گزين صبح سنايى وز مى خوش خسب گزين صبح سنايى
هر دم كه درين حال زنى دام فتوحست صاحبت خبر گلشن و نزهتگه روحست يك ساقيتان حور و دگر ساقى روحست در باده گريزيد كه آن كشتى نوحست تو به كه درين وقت كنى توبه نصوحست هين راح كه اين يك دودمك نوبت روحستتا صبح قيامت بدمد مرد صبوحست تا صبح قيامت بدمد مرد صبوحست