خطبه 219-عبور از كشته شدگان جمل
(در ميدان نبرد جمل در سال 36 هجرى وقتى به جنازه طلحه «1» و عبد الرحمن بن عتاب «2» رسيد فرمود)
تاسف بر كشتگان جمل
ابومحمد (طلحه) در اين مكان، غريب مانده است، بخدا سوگند خوش نداشتم قريش را زير تابش ستارگان كشته و افتاده بينم، به خونخواهى بر فرزندان (عبدمناف) دست يافتم، ولى سركردگان (بنى جمح) از دستم گريختند، آنان براى كارى كه در شان آنها نبود سر برافراشتند، و پيش از رسيدن به آن سركوب شدند.
______________________________
(1) طلحه، پسر عبد اللّه، پدرش از قبيله بنى تميم و مادرش دختر عبد اللّه بن عماد بود كه در جنگ جمل مروان بن حكم با تيرى او را كشت.
(2) عتّاب نوه اميّة بن عبد الشّمس بود.
خطبه 220-در وصف سالكان
پوينده راه خدا
عقلش را زنده، و نفس خويش را كشته است، تا آنكه جسمش لاغر، و خشونت اخلاقش به نرمى گراييد، برقى پرنور براى او درخشيد، و راه را براى او درخشيد، و راه را براى او روشن كرد، و در راه راست او را كشاند، و از درى به در ديگر برد تا به در سلامت، و سراى جاودانه رساند، كه دو پاى او در قرارگاه امن با آرامش تن، استوار شد، پاداش آن بود كه دل را درست بكار گرفت، و پروردگار خويش را راضى كرد.