و درود خدا بر او فرمود: هر چيز كه شمردنى است پايان مى پذيرد، و هرچه را كه انتظار مى كشيدى، خواهد رسيد.
حکمت 073
و درود خدا بر او فرمود: حوادث اگر همانند يكديگر بودند، آخرين را با آغازين مقايسه و ارزيابى مى كنند.
حکمت 074
و درود خدا بر او فرمود: (ضرار بن حمزه ضبابى از ياران امام به شام رفت بر معاويه وارد شد، معاويه از او خواست از حالات امام بگويد، گفت على (ع) را در حالى ديدم كه شب پرده هاى خود را افكنده بود، و او در محراب ايستاده، محاسن را به دست گرفته، چون مارگزيده به خود مى پيچيد، و محزون مى گريست و مى گفت:) اى دنيا!! اى دنياى حرام! از من دور شو، آيا براى من خودنمايى مى كنى؟ يا شيفته من شده اى؟ چنانكه روزى در دل من جاى گيرى؟ هرگز مبادا! غير مرا بفريب، كه مرا در تو هيچ نيازى نيست، تو را سه طلاقه كرده ام، تا بازگشتى نباشد، دوران زندگانى تو كوتاه، ارزش تو اندك، و آرزوى تو پست است. آه از توشه اندك، و درازى راه، و دورى منزل، و عظمت روز قيامت!