اخلاق در قرآن کریم جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پيامدهاى شهوت پرستى در كلام امير مؤمنان على عليه السلام


درباره پيامدهاى شهوت پرستى و پيروى از هواى نفس،تعبيرات دقيق،حساب شده و تكان دهنده اى در احاديث اسلامى ديده مى شود كه در اين بحث تنها به كلام پيشواى متقيان حضرت على عليه السلام اشاره مى شود:

1-امير مؤمنان على عليه السلام مى فرمايند:«اهجروا الشهوات فانها تقودكم الى ركوب الذنوب و التهجم على السيئات،از شهوات سركش بپرهيزيد كه شما را به ارتكاب انواع گناهان و هجوم بر معاصى مى كشاند.» (25)

2-اين مساله گاهى به قدرى شديد مى شود كه به كلى دين انسان را بر باد مى دهد،چنان كه در حديث ديگرى مى فرمايند:«طاعة الشهوة تفسد الدين،فرمانبردارى ازشهوات نفسانى،دين انسان را فاسد مى كند.» (26)

3-آن حضرت در تعبير ديگرى مى فرمايند:«طاعة الهوى تفسد العقل،هوا پرستى عقل انسان را فاسد مى كند.» (27)

4-در جاى ديگر مى فرمايند:«الجاهل عبد شهوته،انسان نادان بنده شهوت خويش است » (28) ، يعنى،انسان جاهل مثل برده خوار و ذليلى است كه در برابر شهوت خويش،هيچ اختيارى از خود ندارد.

5-در تعبير ديگر مى فرمايند:«عبد الشهوة اسير لا ينفك اسره،برده شهوت چنان اسير است كه هرگز روى آزادى را نخواهد ديد.» (29)

6-آن حضرت عليه السلام در اين كه سرانجام «شهوت پرستى »،رسوايى است،مى فرمايند: «حلاوة الشهوة ينغصها عار الفضيحة،شيرينى شهوت را ننگ رسوايى از ميان مى برد.» (30)

7-در تعبير ديگرى،شهوت پرستى را كليد انواع شرها مى دانند:«سبب الشر غلبة الشهوة (31) سبب شر،غلبه شهوت است.» با توجه به اين كه «الشر»با الف و لام جنس و به صورت مطلق ذكر شده است،معناى عموم را مى رساند كه اين امر بيانگر آن است كه «شهوت پرستى »،سرچشمه تمام شرها وبدبختى هاست.

8-در جاى ديگر ضمن اشاره به اين نكته كه غلبه هوا و هوس،سبب بسته شدن راه هاى سعادت بشرى شده و او را در گمراهى نگاه مى دارد،مى فرمايند:«كيف يستطيع الهدى من يغلبها الهوى،چگونه مى تواند انسان به هدايت برسد،در حالى كه هواى نفس براو غالب گرديده است.» (32)

9-آن حضرت در سخن ديگرى،غلبه شهوات را باعث تضعيف شخصيت انسان مى دانند:«من زادت شهوته قلت مروته،كسى كه شهوات او فزونى يابد،شخصيت انسانى او كم مى شود.» (33) 10

-در بيان ديگرى به اين حقيقت اشاره مى كند كه راه بهشت،راه «شهوت پرستان » نيست:«من اشتاق الى الجنة سلا عن الشهوات،كسى كه مشتاق بهشت باشد بايدشهوت پرستى را فراموش كند» (34) 11-در جاى ديگر اين نكته را گوشزد مى كند كه حكمت و آگاهى با شهوت پرستى سازگار نيست:«لا تسكن الحكمة قلبا مع شهوة،حكمت و دانش در قلبى كه جاى شهوت پرستى است، ساكن نمى شود.» (35)

/ 265