اخلاق در قرآن کریم جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نتيجه نهايى

از مجموع آيات فوق و تفسيرى كه بر آن ذكر شد چنين نتيجه مى گيريم كه مساله حرص و آز و دنياپرستى و دلباختگى و دلدادگى نسبت به مواهب مادى از ديدگاه قرآن بسيار خطرناك و نكوهيده و مايه انواع شر و فساد است و به يقين در مسير خودسازى و تكامل اخلاق از بزرگترين موانع محسوب مى شود. حرص و دنياپرستى در احاديث اسلامى واژه حرص و الفاظ مرادف و هم معنى آن در احاديث اسلامى، به طور وسيع مورد بحث واقع شده و آثار و پى آمدهاى بسيار منفى براى آن ذكر گرديده است كه بخشى را گلچين كرده در ذيل از نظر مى گذرانيم: 1- در حديثى از پيامبر اكرم(ص) مى خوانيم كه به اميرمؤمنان على(ع) فرمود: «اعلم يا على! ان الجبن و البخل و الحرص غريزة واحدة يجمعها سوء الظن!; بدان اى على! كه ترس و بخل و حرص، يك غريزه هستند و همه در سوء ظن(به خدا) خلاصه مى شوند!» (8) 2- همين معنى به صورت ديگرى در فرمان مالك اشتر در نهج البلاغه آمده است آنجا كه امام(ع) كه امام مالك اشتر را از مشورت با بخيلان و افراد ترسو و حريصان برحذر مى دارد، سپس مى افزايد: «ان البخل و الجبن و الحرص غرائز شتى يجمعها سوء الظن بالله; بخل و ترس و حرص، غرايز مختلفى هستند كه يك ريشه دارند و آن سوء ظن به خداست!» (9) كسى كه حسن ظن به پروردگار و قدرت او نسبت به انجام وعده هايى كه در باره تامين رزق و روزى بندگان تلاشگر داده، داشته باشد هرگز براى جمع آورى اموال حرص نمى زند. و آن كسى كه توكل بر خدا و الطاف و عنايات او دارد بى جهت از هر چيزى نمى ترسد. و آن كس كه به رحمت و لطف او اميدوار است بخل نمى ورزد. آرى كسى كه توحيد او كامل باشد و به اسماء و صفات حسناى الهى معتقد باشد گرفتار اين خوهاى سه گانه كثيف نمى شود كه در ظاهر سه صفت از صفات رذيله است ولى در باطن يك ريشه دارند(و به همين دليل گاه غريزه واحده به آنها اطلاق شده و گاه غرايز شتى; چرا كه در ظاهر متعددند و در باطن يكى). 3- «حرص » در دنيا انسان را گرفتار رنج و تعب دايمى مى كند، چنان كه على(ع) فرمود: «الحرص مطية التعب!; حرص مركب رنج و زحمت است!» (10) 4- در تعبير ديگرى از آن حضرت آمده است «الحرص عناء المؤبد; حرص مايه رنج و زحمت ابدى است ». (11) هر گاه كمى در احوال حريصان دقيق شويم و زندگى پر درد و رنج و مشقت آنها را برررسى كنيم كه شب و روز مى دوند و اموالى را گردآورى مى كنند و بى آنكه از آن بهره اى بگيرند رها مى كنند و مى روند، به صدق كلام بالا آشناتر مى شويم و به گفته سعدى: گفت: چشم تنگ دنيا دوست را يا قناعت پر كند يا خاك گور! كه در واقع مقتبس از همين احاديث است. 5- انسان حريص هرگز سير نمى شود، به همين دليل دائما براى جمع و اندوختن ثروت تلاش مى كند و حتى خودش از آن بهره نمى گيرد، اميرمؤمنان على(ع) در سخن پر معناى ديگرى مى فرمايد: «الحريص فقير و لو ملك الدنيا بحذافيرها!; آدم حريص فقير است هر چند تمام دنيا را مالك شود!» (12) 6- تنها كسانى از غناى درون بهره مند مى شوند كه اسير حرص نباشند، همان گونه كه مولا اميرمؤمنان على(ع) در سخن ديگرى مى فرمايد: «اغنى الغنى من لم يكن للحرص اسيرا!; از همه بى نيازى ها بالاتر بى نيازى كسى است كه اسير چنگال حرص نباشد!» (13) 7- حرص براى جمع آورى اموال دنيا سرانجام انسان را به هلاكت مى افكند، نه فقط هلاكت معنوى كه در بسيارى از اوقات هلاكت مادى نيز به همراه دارد، در حديثى از رسول خدا(ص) مى خوانيم: «ان الدينار و الدرهم اهلكا من كان قبلكم و هما مهلكاكم!; دينار و درهم(سكه هاى طلا و نقره) پيشينيان شما را هلاك كردند شما را نيز هلاك مى كنند!» (14) 8- آدم حريص روز به روز خود را گرفتارتر مى كند تا آنجا كه راه نجات را به روى خود مى بندد، چنانكه در مثال بسيار جالبى در كلمات امام باقر(ع) آمده است: «مثل الحريص على الدنيا مثل دودة القز، كلما ازدادت من القز على نفسها لفا كان ابعد لها من الخروج! حتى تموت غما!; آدم حريص نسبت به دنيا مانند كرم ابريشم است كه هر چه بيشتر بر اطراف خود مى تند(و پيله را ضخيم تر مى كند) سخت تر مى تواند از آن خارج شود و سرانجام در درون پيله خود مى ميرد!» (15) 9- حرص و آز شخصيت انسان را در هم مى شكند و ارزش او را در انظار مردم پايين مى آورد، على(ع) مى فرمايد: «الحرص ينقص قدر الرجل، فلايزيد فى رزقه!; حرص قدر آدمى را پايين مى آورد، بى آنكه چيزى بر رزق او بيفزايد!» (16) 10- حرص از امورى است كه سرچشمه گناهان زشت ديگرى مى شود و از آن جمله عدم مراعات حلال و حرام و ترك احترام به حقوق مردم و آلوده شدن به انواع ظلم و ستمهاست، به همين دليل اميرمؤمنان على(ع) از جمله دستورهاى مهمى كه در فرمان معروف خود به مالك اشتر داد اين بود: «لاتدخلن فى مشورتك حريصا يزين لك الشره بالجور!; هرگز آدم حريص را به عنوان مشاور خود انتخاب مكن چرا كه او تمايل به ستمگرى را در نظر تو زينت مى دهد!» (17)

/ 265