اخلاق در قرآن کریم جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

5- طرق درمان «حرص »

مى دانيم هميشه براى درمان اساسى يك بيمارى جسمانى، بايد به سراغ عوامل و ريشه هاى آن برويم، چرا كه بدون ريشه كن شدن آن عوامل، نتايج همچنان باقى و برقرار است و اگر به طور موقت با داروهاى مسكن آثار آن را بپوشانيم باز بعد از مدتى خود را نشان مى دهد. بيماريهاى اخلاقى نيز به يقين همين گونه است حتما بايد ريشه يابى شود، سپس ريشه ها را بخشكانيم.

همان گونه كه قبلا اشاره شد(و در احاديث اسلامى نيز آمده بود) يكى از ريشه هاى حرص، سوء ظن به خدا و عدم توكل بر اوست كه بازگشت به تزلزل پايه هاى توحيد افعالى مى كند. كسى كه خدا را قادر و رازق مى داند و كليد همه نيكى ها را به مضمون (بيدك الخير انك على كل شيئ قدير) (28) در دست او مى بيند، حرص در جمع مال و مواهب ديگر مادى نخواهد داشت. كسى كه ايمان كامل به وعده هاى الهى دارد و پيام «ما عندكم ينفد و ما عند الله باق (29) ...; آنچه نزد شماست فانى مى شود اما آنچه نزد خداست باقى مى ماند» را به گوش جان شنيده و پذيرفته است، به جاى حرص در جمع آورى مال، حرص در انفاق فى سبيل الله دارد.

هنگامى كه پايه هاى ايمان، به ويژه توحيد افعالى در وجود انسان متزلزل گردد صفات رذيله بى شمارى به سراغ انسان مى آيد كه يكى از خطرناك ترين آنها حرص است، پس با تقويت پايه هاى ايمان بايد به مقابله با آن برخاست. يكى ديگر از ريشه هاى حرص، جهل و بى خبرى نسبت به پى آمدهاى آن مى باشد. اگر انسان بداند حرص، آرامش او را در تمام زندگى بر هم مى زند، حرص مايه رنج و تعب دايمى اوست، حرص شخصيت او را در هم مى كوبد و در انظار خوار و خفيف مى سازد، حرص سبب مى شود كه در عين غنا همچون فقيران زندگى مى كند، او زحمت بكشد و اموالش را براى ديگران ذخيره كند، در قيامت حساب آنها را بايد پس دهد، ولى در دنيا ديگران لذت آن را ببرند. آرى اگر حريص در اين پيامدها بينديشد قطعا در روح او اثر مى گذارد.

مرحوم فيض كاشانى در «المحجة البيضاء» مى گويد: داروى بيمارى حرص سه ركن دارد «صبر» و «علم » و «عمل » كه مجموع آن پنج چيز مى شود.

»نخست اقتصاد و ميانه روى در هزينه هاى زندگى، زيرا كسى كه هزينه هايش افزون گردد، زندگى آميخته با قناعت او را سير نمى كند، بنابراين رعايت اعتدال و ميانه روى در صرف اموال دشمن حرص است. در حديثى از پيامبر اكرم(ص) مى خوانيم: «من اقتصد اغناه الله، و من بذر افقره الله; كسى كه اعتدال در هزينه هاى زندگى را رعايت كند خدا او را بى نياز مى كند و كسى كه اسراف و تبذير كند فقيرش مى سازد». (30)

» دوم هنگامى كه مال به اندازه كافى براى زيستن دارد، نگران آينده نباشد چرا كه بسيارى از حريص ها به خاطر تامين آينده حرص مى زنند، آينده اى كه با تدبير در موقع خود قابل تامين است، اين همان است كه قرآن مى گويد: «الشيطان يعدكم الفقر و يامركم بالفحشاء...; شيطان شما را(به هنگام انفاق) وعده فقر و تهيدستى مى دهد و به فحشاء (و زشتى ها) امر مى كند!» (31)

» سوم در فوايد قناعت و عزت حاصل از آن و زيانهاى حرص و طمع و ذلت ناشى از آنها بينديشد تا انگيزه اى براى قناعت و فاصله گرفتن از حرص او گردد، پيغمبر اكرم(ص) فرمود: «عز المؤمن استغناه عن الناس; عزت مؤمن از بى نيازى او از مردم است ». (32)

»چهارم در تاريخ گذشتگان مخصوصا گروهى از يهود حريص و دنياپرستان از اقوام ديگر بينديشد و حال آنها را با حال انبياء و اولياء الله مقايسه كند و عقل خود را در اين ميان به داورى طلبد كه آيا به آن گروه بپيوندد يا به اين گروه؟ آنهايى كه با افتخار زيستند و با افتخار از جهان چشم پوشيدند و به جوار رحمت حق با روحى پاك و اعمالى صالح شتافتند، يا كسانى كه بدنام زيستند و بدنام از دنيا رفتند و با كوهى از گناه به سوى سرنوشت شومشان در قيامت شتافتند؟!

»پنجم در خطرات مال و ثروت بى حساب بينديشد و آفات دنيا و آخرت اين كار را در نظر بگيرد و نيز در آرامش و امنيت حاصل از قناعت و عاقبت محمود آن فكر كند، هميشه در امر دنيا به زيردستان خود نگاه كند، نه به آنها كه بالادست او هستند، چرا كه شيطان دائما او را تحريك مى كند  كه به افراد بالاتر نگاه كند و به او مى گويد تو چه چيز از آنها كم دارى؟ چرا تلاش نمى كنى؟ ببين آنها چگونه غرق ناز و نعمتند و از لذايذ دنيا بهره مى گيرند؟! تو از خوف خدا بر خود تنگ گرفته اى و دائما حلال و حرام مى كنى، مگر آنها خوف از خدا ندارند يا تو از آنها ديندارترى؟! ابوذر مى گويد: «اوصانى خليلى 9 ان انظر الى من هو دونى، لا الى من هو فوقى; يار با وفاى من(رسول خدا(ص)) به من سفارش كرد(در امر دنيا) هميشه به زيردستان بنگرم نه به بالادستان!» (33)

6- رفع يك اشتباه

در اينجا ممكن است بعضى تصور كنند اسلام با توجه به روايات و آيات بالا چندان تمايلى به پيشرفت زندگى مادى مردم ندارد و از اصول تمدن مادى و ترقى صنايع ناخشنود است; زيرا پيروان خود را دعوت به بيگانگى از دنيا مى كند! در حالى كه اين يك اشتباه بزرگ است، اسلام با حرص و دنياپرستى و فدا كردن همه ارزشها در برابر مال و ثروت و مقام و شهوت مبارزه مى كند، نه از به كارگيرى مواهب دنيا در مسير عزت و آزادگى و ارزشهاى معنوى. توضيح اينكه: مواهب مادى در حد ذات خود ابزارى هستند براى وصول به مقاصد ديگر، هرگاه از آنها براى فراهم آوردن زمينه هاى رشد معنوى و تعالى انسانى استفاده شود مطلوبند و اگر از آنها در راه خودكامگى و هوسرانى استفاده شود و يا اين مواهب به صورت هدف نهايى در آيد و انسان را از اهداف اصلى آفرينشش بيگانه سازد قطعا نامطلوب است. اين درست به ابزار و وسايل صنعتى جديد مى ماند كه قابل بهره گيرى دوگانه است، هواپيماها مى توانند وسيله اى براى نقل و انتقال سريع و آسان انسانها در طريق كسب دانش و تامين روزى حلال و گسترش عدالت و كمك به نيازمندان و عمران و آبادى باشند، همان گونه كه مى توانند وسيله اى براى فروريختن بمب هاى ويرانگر، يا به صورت ابزار كشتار جمعى در آيند كه نه بر انسان رحم كند نه بر حيوان و گياه! بنابراين نبايد نكوهش از حرص و دنياپرستى، بهانه اى براى رها كردن فعاليت هاى مثبت اقتصادى و رشد و شكوفايى صنعت و مانند آن شود و افراد تنبل و بيكاره خود را زير پوشش كناره گيرى از حرص و دنياپرستى قرار دهند و آن را توجهى براى كاستى هاى خود بدانند.

/ 265