اخلاق در قرآن کریم جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 2

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
لیست موضوعات
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

نتيجه نهايى

يك نگاه اجمالى به آيات گذشته كه اشباه و نظاير ديگرى نيز در قرآن مجيد دارد اين حقيقت را اثبات مى كند كه از مهمترين موانع معرفت و شناخت، تقليدهاى كوركورانه اى است كه از تعصب و لجاجت و وابستگى بى قيد و شرط نسبت به امورى كه با تمايلات نفسانى و هوا و هوسهاى انسان مى سازد ناشى مى شود.
ضايعات و آثار زيانبار اين رذيله اخلاقى صفحات تاريخ بشريت را سياه كرده و پيامبران الهى را با مشكل ترين موانع رو به رو ساخته، و خونهاى زيادى بر خاك ريخته است و همين معنى براى پى بردن به آثار زيانبار آن كافى است.
اگر اين رذيله اخلاقى در درون جان انسانها نبود، تاريخ بشريت چهره ديگرى داشت و پيشرفت تكامل تمدنها شتاب ديگرى پيدا مى كرد، و نيروهاى خلاق در مسير سعادت انسانها به كار مى افتاد، و به جاى اينكه به صورت سيل ويرانگرى در آيد، نهرهاى منظمى از معارف الهيه را تشكيل مى داد كه همه جا مايه عمران و آبادى قلوب بود.

تعصب و لجاجت در احاديث اسلامى


پيش از آنكه به تحليل معنى تعصب و سرچشمه و انگيزه ها و آثار زيانبار آن بپردازيم لازم است نگاهى به احاديث اسلامى كه در اين زمينه وارد شده است بيفكنيم، چرا كه بسيارى از مسايل مورد نظر در لا به لاى اين احاديث به صورت اجمالى مطرح شده است. احاديث در اين زمينه فراوان است كه در ذيل به نمونه هايى از آن اشاره مى كنيم:

1- در حديثى از رسول خدا(ص) مى خوانيم: «من كان فى قلبه حبة من خردل من عصبية بعثه الله يوم القيامة مع اعراب الجاهلية; هر كسى در دلش به اندازه دانه خردلى عصبيت باشد خداوند روز قيامت او را با اعراب جاهليت محشور مى كند». (18) اين تعبير نشان مى دهد كه اين رذيله اخلاقى به قدرى خطرناك است كه پايين ترين درجات آن نيز با ايمان خالص سازگار نيست.

2- در حديثى از اميرمؤمنان على(ع) مى خوانيم: «ان الله يعذب الستة بالستة، العرب بالعصبية، و الدهاقين بالكبر، و الامراء بالجور، والفقهاء بالحسد، و التجار بالخيانة، و اهل الرساتيق بالجهل; خداوند شش گروه را به خاطر شش چيز عذاب مى كند: عرب را به خاطر تعصب، و اربابان را به خاطر تكبر، و حاكمان را به خاطر ستم، و فقيهان را به خاطر حسد، و تجار را به خاطر خيانت، و اهل روستاها را به خاطر جهل و نادانى »! (19) جالب اينكه تعصب را نخستين امر از امور ششگانه ذكر فرموده، در حالى كه همه آنها از گناهان بزرگ است.

3- در حديث ديگرى از پيامبر اكرم(ص) مى خوانيم: «ليس منا من دعا الى عصبية، و ليس منا من قاتل على عصبية، و ليس منا من مات على عصبية; كسى كه مردم را دعوت به تعصب كند از ما نيست، و كسى كه به خاطر تعصب بجنگد از ما نيست، و كسى كه با تعصب بميرد از ما نيست »! (20)

4- اميرمؤمنان على(ع) در خطبه معروف «قاصعه » كه اساس آن بر نفى تكبر و تعصب است عامل اصلى انحراف و بدبختى ابليس را تعصب و تكبر مى شمرد، و مى فرمايد: «هنگامى كه خداوند به فرشتگان دستور داد براى آدم(ع) سجده كنند، همگى اطاعت كردند جز ابليس » سپس مى افزايد:  «اعترضته الحمية فافتخر على آدم بخلقه و تعصب عليه لاصله فعدو الله امام المتعصبين، و سلف المستكبرين الذى وضع اساس العصبية; تكبر و تعصب به او دست داد، و بر آدم(ع) به خاطر خلقت خويش افتخار كرد، و از جهت اصل و ريشه خود نسبت به او تعصب ورزيد، به همين دليل اين دشمن خدا پيشواى متعصبان، و سر سلسله مستكبران است، و كسى است كه بناى تعصب را پى ريزى كرد»! (21)

5- در حديث ديگرى از رسول خدا(ص) مى خوانيم: «من تعصب او تعصب له فقد خلع ربق الايمان من عنقه; هر كس تعصب بورزد، يا ديگران به خاطر او تعصب بورزند، رشته هاى ايمان را از گردن خود بازگردانده است ». (22) مى دانيم «تعصب » و «لجاجت » لازم و ملزوم يكديگرند، و به همين دليل ما هر دو را تحت يك عنوان آورديم، در رابطه با نكوهش رذيله لجاج نيز روايات زيادى داريم از جمله:

1- در حديثى از رسول خدا(ص) مى خوانيم: «اياك و اللجاجة، فان اولها جهل و آخرها ندامة; از لجاجت بپرهيزيد كه آغازش جهل و پايانش پشيمانى است »! (23)


2- در حديث ديگرى از اميرمؤمنان على(ع) آمده است كه فرمود: «اللجاج اكثر الاشياء مضرة فى العاجل و الآجل; لجاجت در دنيا و آخرت از همه چيز زيانبارتر است ». (24)


3- در حديث ديگرى از همان حضرت مى خوانيم: «اللجاج بذر الشر; لجاجت بذر شر و بدى است »! (25)


4- در نهج البلاغه آمده است كه فرمود: «اللجاجة تسل الراى; لجاجت آراء انسان را سست، و او را به خطا مى افكند». (26)


5- و نيز از همان حضرت آمده است: «ليس للجوج تدبير; لجوج مديريت و تدبير ندارد». (27) با توجه به رواياتى كه در بالا آمد تاثير تخريبى اين دو رذيله اخلاقى(تعصب و لجاج) در زندگى فردى و اجتماعى انسانها روشن مى شود تا آنجا كه انسان را از ايمان و اسلام بيگانه ساخته، و به سوى كفر و شرك و اقتداى به شيطان و رها كردن رشته محكم ايمان سوق مى دهد كه دلايل آن را در بحث بعد خواهيد خواند.

/ 265