2ـ سازمان هاى بازرسى - اخلاق در قرآن کریم جلد 3

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

اخلاق در قرآن کریم - جلد 3

ناصر مکارم شیرازی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

در نامه مالك اشتر نيز اشاره روشنى به اين مطلب ديده مىشود كه اميرمؤمنان على (عليه السلام) به او دستور مىدهد كه مأموران اطلاعاتى خود را براى بررسى حال كارمندان و كاركنان مخفيانه بفرستد به گونه اى كه آنان احساس كنند كه دائماً چشم هايى از نقطه نامعلوم مراقب كار آنها است مىفرمايد: «ثُمَّ تَفَقَّدْ اَعْمالَهُمْ وَابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ اَهْلِ الصِّدْقِ وَالْوَفاءِ عَلَيْهِمُ، فَاِنَّ تَعاهُدَكَ فِى السِّرِّ لاُِمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمُ َعَلى اِسْتِعْمالِ الاَْمانَةِ وَالرِّفْقِ بِالرَّعِيّةِ; با فرستادن مأموران مخفى از افراد راستگو و باوفا، اعمال كارمندان و كاركنانت را زير نظر بگير، زيرا جستجوى مداوم پنهانى نسبت به كارهاى آنها سبب مىشود كه به امانت دارى و مدارا كردن نسبت به زيردستان تعقيب شود». (1)

در حديث معروف امام حسين (عليه السلام) در مورد ماندن محمد حنفيه برادر آن حضرت چنين مىخوانيم: هنگامى كه حضرت آماده حركت از مدينه به مكه و از آنجا به سوى كربلا شد، برادرش محمد (عليه السلام) از آن حضرت خواست تا همراه وى باشد، امام (عليه السلام) فرمود: «اَمّا اَنْتَ فَلا، عَلَيْكَ اَنْ تُقِيمَ بَالْمَدِينَةِ وَ تَكُونُ لِى عَيْناً لا تَخْفَ عَنّى شَيْئاً مِنْ اُمَورِهِمْ; اما تو همراه من نيا، در مدينه بمان و چشم من در آنجا باش تا چيزى از اخبار آنها (دشمنان) بر من مخفى نماند». (2)

2ـ سازمان هاى بازرسى

امروز در تمام ادارات و مؤسسات مهم، سازمان هايى به نام سازمان هاى بازرسى وجود دارد كه كار آنها نظارت بر اعمال كارمندان و كاركنان و جلوگيرى از حيف و ميل ها و كنترل حسن انجام وظيفه از سوى آنان مىباشد.

بديهى است كار آنها تجسّس در زندگى شخصى كارمندان و كاركنان نيست بلكه نظارت آنان بر امور مربوط به انجام وظايف اجتماعى و رعايت مصالح امت است و اگر چنين سازمان هايى به كلى برچيده شود يا افراد ناصالح در آن قرار گيرند، ممكن است فساد، سراسر اجتماع را بگيرد.

1. نهج البلاغه، نامه 53.

2. حياة الحسين، جلد 2، صفحه 263.

/ 451