کار از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

کار از دیدگاه حضرت علی (علیه السلام) - نسخه متنی

اصغر محمدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

کار از ديدگاه حضرت علي«ع»

صحيفه مبين ـ شماره 8، زمستان 1379

اصغر محمدي

عضو هيئت علمي دانشگاه اسلامي واحد دهاقان

چکيده

حضرت علي عليه السلام ضمن دفاع از اصول و موازين دين مبين اسلام از کار و تلاش در مسير احيا و آباداني جامعه دريغ نکرد و مزارع و باغ هاي متعددي را احيا و آباد کرد. در مدت خلافت خويش نيز از کار غافل نگشت. در طول حيات خود اثري گران بها به نام «نهج البلاغه» را به يادگار گذاشت. در اين اثر جاويدان بسياري از آموزه هاي الهي، سياسي، مذهبي، اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي و... آمده است.

در اين مقاله سعي شده است با بهره گيري از نهج البلاغه و کتب مرتبط با آن و استفاده از انديشه هاي برخي از متفکران، کار بررسي شود و با ديدگاه جامعه شناختي مقارنه و مقايسه گردد.

واژه هاي کليدي:

کار، تقسيم کار، کار آزادانه و اجباري، بيکاري، کارهاي شايسته، کارهاي ناشايست

1. مقدمه

هر جامعه اي براي تداوم حيات و بقا به کار و فعاليت مردم و مسؤولان احتياج دارد. نياز به کار از قرون باستان وجود داشته است و هرچه مي گذرد، بر اهميت آن افزوده مي گردد. کار قسمت اعظم از زندگي انسان را در بر مي گيرد.

به عقيده يِ بسياري از متفکران اجتماعي و انديشمندان اسلامي انسان موجودي اجتماعي است. انسان ها قسمت اعظم نيازها و احتياجات خود را از طريق کار گروهي و اجتماعي تأمين مي کنند. حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السلام، انديشمند و پيشواي برجسته شيعيان و امت اسلامي کار و تلاش را با درايتي واقع بينانه بيان نموده است.

کار از مفاهيم مهم علم جامعه شناسي است. کار سرمايه و ذخيره يِ ملي است و مي تواند به رشد تمدن کمک کند. اگر افراد جامعه اي به طور نسبي بتوانند کار و شغل مناسب به دست آورند و شغل آنان متناسب با استعدادها، توانايي ها و علائق آنها باشد، زمينه براي نوآوري، ابتکار، رشد و پيشرفت در ابعاد اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي جامعه به وجود مي آيد. برعکس اگر زمينه هاي اشتغال و کار در جامعه محدود و تقاضا براي کار بسيار باشد، به تدريج بيکاري افزايش مي يابد. گسترش بيکاري منجر به آسيب ها و پيامدهاي ناگوار در جامعه مي شود.

2. تعريف کار

از نظر لغوي کار به معناي فعل و عمل و کردار انسان است و در اصطلاح، کار فعاليتي است نسبتا دائمي که به توليد کالا يا خدمات مي انجامد و به آن دستمزدي تعلق مي گيرد.

به عقيده يِ بعضي از صاحب نظران در تعريف کار به نوع خاصي از کار توجه نشده است؛ بلکه کار را در مفهوم عام سرچشمه يِ انباشت ثروت و سرمايه و نهايتاً رشد و شکوفايي جوامع تلقي کرده اند. پولکس فن مي گويد:

مردم سرچشمه ثروت هاي منقول بوده و افزايش ثروت از کار و زحمت آنها ناشي مي شود. [1]

از نظر برخي از اقتصاد دانان ليبرال از جمله کلسن کار عبارت است از:

استفاده اي که انسان از نيروهاي مادي و معنوي خود در راه توليد ثروت يا ايجاد خدمات مي کند. [2]

براساس اين تعريف فعاليت و کار به طور عمده از طريق هدف ها و ارزش محصولي که توليد شده معين مي گردد؛ به عبارت ديگر کار زمينه را براي توليد و افزايش خدمات ايجاد مي کند.

به طور کلي کار عبارت است از:

مجموعه عملياتي که انسان با استفاده از مغز، دست ها، ابزار و ماشين ها براي استفاده يِ عملي از ماده روي آن انجام مي دهد و اين اعمال نيز متقابلاً بر انسان اثر مي گذارد و او را تغيير مي دهد. [3]

براساس تعريف مذکور کار داراي سه خصوصيت است:

نخست، کار مبتني بر فعاليت فکري و بدني است؛

دوم، از طريق کار، کالايي توليد مي شود يا خدمتي عرضه مي گردد؛

سوم، در قبال انجام کار، دستمزدي پرداخت مي گردد.

در انديشه يِ حضرت علي عليه السلام مي توان به صورت استنباطي کار را چنين بيان نمود: کار عبارت است از تلاش و کوشش انسان ها براي آماده کردن زاد و توشه يِ آخرت در دوران زندگي در دنياي مادي.

حضرت علي عليه السلام مي فرمايد:

فعليکم بالجد و الإجتهاد، و التاهب، و الإستعداد، و التزود في منزل الزاد؛ [4]

بر شما باد به تلاش و کوشش، آمادگي و آماده شدن و جمع آوري زاد و توشه ي آخرت در دوران زندگي.

از ديدگاه علي عليه السلام در جامعه يکي از حقوق اوليه ي مردم اين است که همه حق دارند، شاغل باشند. کار کوچکي و بزرگي ندارد؛ مگر باتوجه به کاري که انجام مي دهند و هر کس اعم از مرد و زن پاداش کار خود را خواهد ديد.

3. ارزش و اهميت کار

يکي از معيارهاي مهم براي پيشرفت و سعادت جوامع توجه به شکل، نوع و کيفيت کار و فعاليت است. در برخي از جوامع بين اشکال کار يدي و فکري تمايزاتي وجود داشته است. کارهاي يدي و فيزيکي فاقد ارزش بود و معمولاً اين فعاليت ها و کارها به اقشار پايين جامعه واگذار مي شد. براي مثال در شهرهاي يونان باستان در اروپاي قرون وسطي و در جوامع کاستي چنين چيزي وجود داشته است؛ در حالي که در برخي از جوامع و اديان الهي و آسماني عموماً به کار و فعاليت و به ويژه کارهاي فيزيکي توجه فراوان مي شده است. پيامبران الهي خود بر کار و فعاليت تاکيد داشته و خود به آن مي پرداختند.

پيامبر اکرم صلي الله عليه و آله قبل از بعثت گوسفند چراني مي کرد و با مال و سرمايه يِ خديجه عليها السلام تجارت مي نمود. حضرت موسي عليه السلام نيز گوسفند چراني مي نمود.

حضرت ابراهيم عليه السلام به کارهاي چوپاني و بنّايي اشتغال داشت و حضرت ادريس عليه السلام خيّاط و حضرت نوح عليه السلام نجّار بوده است. [5]

در زمينه يِ احترام و بزرگداشت کار و تلاش مفيد و سودمند حضرت رسول صلي الله عليه و آله صرفاً به تمجيد و تعريف نپرداخته است. بلکه دستي را مي بوسد که از کار ورم کرده و پينه بسته است و مي فرمايد:

اين دستي است که خدا و پيامبرش آن را دوست دارند. [6]

حضرت محمد صلي الله عليه و آله باز مي فرمايد:

خداوند بنده ي با ايمان پيشه ور را دوست دارد و هيچ يک از شما غذايي گواراتر از دسترنج خود نخورده است. [7]

علاوه بر پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله ائمه يِ اطهار عليهم السلام هر کدام به کار و فعاليت مي پرداختند. پس از رسول اسلام، اميرالمؤمنين عليه السلام از هر کس متواضع تر بود. در امور خانه به همسر خويش کمک مي کرد و شخصاً به کار و تلاش در مزرعه مي پرداخت.

با کلنگ زمين را مي کند و آن را شيار و آبياري مي کرد و بارهاي هسته يِ خرما را روي شانه مي گذاشت و به صحرا مي برد و بر زمين مي فشاند و اگر يک دانه اي از آن بر زمين مي افتاد، خم مي شد و آن را برمي داشت و مي فرمود: امروز هسته است و فردا خرما. [8]

حضرت علي عليه السلام در طول عمر خويش علاوه بر رسالت زمامداري و امامت به کارهاي زراعت و باغباني مي پرداخت و درآمد آن را صرف فقرا و يتيمان و اقشار پايين جامعه مي نمود. در مورد اهميت و ارزش کار و تلاش مي گويد:

کشيدن سنگ هاي گران از قله هاي کوه، نزد من از منّت ديگران کشيدن محبوب تر است. مردم به من مي گويند: کار براي تو عيب است و حال آن که عيب آن است که انسان دست سئوال نزد مردم دراز کند. [9]

در انديشه و مرام امام علي عليه السلام کار از تقدس و احترام خاص برخوردار است؛

به همين رو مقرّر داشت که برتري بعضي از مردم بر برخي ديگر صرفاً براساس کار و فعاليت باشد؛ نه حسب و نسب موروثي و امتيازات قبيله اي و عشيره اي؛

چنان که گفت:

«پاداش هر کس در قبال هر کاري است که انجام مي دهد.»

و در اين باره چنان سخت گرفت که معروف شد، علي ياور هر کسي است که کار مي ند و دشمن آن کسي است که به گدايي مي پردازد. [10]

4. ملاک ها و معيارها در انتخاب شغل و کار

در مورد انتخاب شغل و کار نظرهاي گوناگوني مطرح شده است. برخي از صاحب نظران معتقدند که افراد در انتخاب شغل آزادند و برخي انتخاب شغل را با ساختار اقتصادي و اجتماعي جامعه مرتبط مي دانند. حال سئوالات ذيل مطرح مي شود:

آيا انتخاب شغل با آگاهي همراه است يا نه؟

آيا انتخاب شغل و کار براساس جبر است يا اختيار؟

آيا انتخاب شغل تصادفي است يا نه؟

آيا انتخاب شغل آگاهانه است يا ناآگاهانه؟

آيا انتخاب شغل عقلاني است يا براساس عواطف و احساسات؟

از ديدگاه برخي از محققان انتخاب شغل امري تصادفي است و افراد به صورت شانسي شغلي را انتخاب مي کنند؛ در مقابل عده اي عامل اراده را در اين امر مهم مي دانند.

بعضي از صاحب نظران از جمله آدامس 1957 م اظهار مي دارد:

انتخاب شغل افراد براساس آگاهي و تامل صورت مي گيرد؛ درحالي که به نظر فرويد کار و فعاليت و انتخاب شغل به طور ناآگاهانه انجام مي شود به عبارت ديگر عامل اجبار و فشار و اضطراب باعث مي شود تا افراد هر کدام کاري را انتخاب کنند. [11]

يکي از ملاک ها و معيارهاي حضرت علي عليه السلام پيرامون کار و انتخاب شغل آگاهي داشتن و شناخت لازم به کار است؛ زيرا کار توأم با آگاهي در مسير زندگي و ترقّي افراد نقش مؤثر دارد؛ چنان که ايشان مي فرمايد:

فإنّ العامل بغير علم کالسائر علي غير طريق فلا يزيده بعده عَن الطريقِ الواضحِ إلا بعداً مِن حاجتهِ و العامل بالعلم کالسائر علي الطريق الواضح؛ [12]

عمل کننده بدون آگاهي چون رونده اي است که بيراهه مي رود. پس هرچه شتاب کند، از هدفش دورتر مي شود و عمل کننده از روي آگاهي، چون رونده اي بر راه راست است.

هم چنين علي عليه السلام مي فرمايد:

إذا ار تأيْتَ فافعلْ؛ [13] هرگاه نظر و تأمل کردي، عمل کن(يعني در هر کاري نخست بايد فکر کرد؛ آنگاه انجام داد).

از نظر علي عليه السلام اخلاص از ملاک ها و معيارهاي ديگر در کارها و فعاليت ها است. علي عليه السلام فرمود:

خيرالعَملَ ما صَحِبه الإخْلاصُ؛ [14] بهترين عمل آن است که با اخلاص همراه باشد.

باز مي فرمايد:

صلاح العمل بصلاح النية؛ [15] صلاح و درستي عمل به خالص بودن نيّت است.

از اين سخنان چنين استنباط مي شود که اخلاص در عمل يکي از شرايط مهم در زندگي انسان ها به ويژه در زمينه يِ کار و فعاليت است؛ زيرا عمل خالص علاوه بر نفع شخصي و مادي براي افراد، داراي منافع اخروي است؛ هم چنين در اصلاح و گرايش مردم و جامعه به سوي کمال و سعادت دنيوي و اخروي نقش ارزنده دارد.

5. کار از ديدگاه فيزيولوژي و روان شناسي

از اين منظر وضعيت فيزيکي، اندام ها، ماهيچه ها، دستگاه هاي تنفسي، عصبي و جز اينها در ارتباط با کار و تلاش مورد توجه قرار مي گيرد. موضوعاتي که در اين ديدگاه مطرح است، عبارتند از:

1- تاثير محيط کار بر قواي انساني؛

2- توانايي ارگانيسم انسان بر محيط کار؛

3- توانايي هاي بدني انسان؛

در اين زمينه که چه عاملي باعث خستگي در محيط کار مي شود و با چه راه کارهايي مي توان خستگي را در محيط کار کاهش داد، علي عليه السلام مي فرمايد:

قليلٌ مدومٌ عليه خيٌر من کثيرٍ مملولٍ منه؛ [16] کار اندک که به آن ادامه داده شود، بهتر از کار بسيار است که خستگي آورد (از کار زياد و خستگي آور پرهيز کنيد که نشاط و نوآوري را سلب مي کند).

باز مي فرمايد:

دل ها همانند بدن ها‍ خسته و افسرده مي شوند؛ پس براي آنها لطايف حکمت آميز و جالب برگزينيد. [17]

از اين مطلب استنباط مي شود که با ايجاد تنوّع و نوآوري در محيط کار مي توان از ملامت و خستگي جلوگيري کرد و زمينه هاي رضايت را فراهم نمود.

6. کار آزادانه و غير آزادانه(اجباري)

بررسي هاي به عمل آمده حاکي از آن است که در مواردي کار موجب استثمار و ازخودبيگانگي انسان مي گردد.

اگر انتخاب کار، ناصحيح و با فرد ناسازگار باشد، آثار مضري خواهد داشت. چنانچه کار براي فردي که آن را انجام مي دهد، امري خارجي تلقي شود، در معناي خاص کلمه، از خود بيگانه کننده است.

برخي از کارهاي از خود بيگانه عبارتند از:

1-کارها و فعاليت هايي که به نوعي سلب کننده يِ شخصيت افراد باشد؛

2- کاري که فرد علاقه مند به آن نباشد؛

3-کاري که فرد از روي اختيار و آزادي انجام ندهد؛

4- کارهايي که فرد در پايان روز به مانند برده از آن فرار مي کند و براي وي مفيد نباشد؛

5- کارهايي که خم و راست شدني بيش نيستند.

از نظر حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام بر پايه دو عامل آبادي و عمران زمين و پاداش عادلانه براي کار مي توان جامعه اي سالم بنا نهاد. ايشان از کار فاقد اختيار و رضايت نهي مي کرد و به مسئولان و زمامداران توصيه مي کرد، در امور و فعاليت ها مردم را مجبور نسازند.

يکبار مردم يکي از ايالات به نزد وي آمده، گفتند: در سرزمين آنها نهري بوده که گذشت روزگار مجراي آن را خراب کرده و اگر از نو حفر و ترميم گردد، براي آنها درآمد و سود زيادي خواهد داشت. آنان از علي عليه السلام خواستند که به فرماندار خود در آن سرزمين دستور دهد که مردم آنجا را براي کمک در ترميم و نوسازي نهر تخريب شده مجبور سازد. ايشان حفر مجدد نهر را پذيرفتند؛ ولي با مجبور ساختن مردم براي چنين امري مخالفت کردند.

امام علي عليه السلام عامل خود به نام قرظة بن کعب چنين نوشت:

... از من خواستند که به تو بنويسم که آنان را به کار وادار کني و مردم را براي حفر نهر گرد آوري... به نظر من کسي را نبايد به کاري که نمي خواهد مجبور ساخت. آنان را به نزد خود بخوان. اگر نهر آن چنان باشد که تعريف کرده اند، هر کسي که بخواهد کار کند، او را به کار بخوان و نهر بايد از آن کساني باشد که کار کرده اند؛ نه کساني که در آن شرکت نجسته اند... [18]

مجبور ساختن افراد براي انجام کارها امري ناشايست است. آن کاري صحيح است که افراد با ميل و علاقه انجام دهند.

چنان که آمد، علي عليه السلام کار اندکي را که با اشتياق تداوم يابد، بهتر از کار فراواني شمرده است که رنج آور باشد.

کار بايد براساس آزادي و ميل باشد، نه اجباري و حتي نبايد در کاري سودمند، مردم را اجبار کرد. فعاليت ها و کارهاي اجباري پيامدهاي ذيل را به همراه دارد:

نخست، کارهاي غيرآزادانه از شکوفايي استعدادها و توانايي هاي انسان جلوگيري مي کند و زمينه يِ رشد، نوآوري، ابداع و ابتکار افراد را تقليل مي دهد.

دوم، ارزش انساني افراد را کاهش مي دهد؛

سوم، کارهاي اجباري نوعي توهين به آزادي انساني است؛

چهارم، فعاليت هاي تحميلي توهين و اهانت به خودِ کار و عمل مي باشد.

امام علي عليه السلام آزادي و اجبار در کار را از دو منظر مورد توجه قرار داده است:

اولاً، کار اجباري را حتي در امور عام المنفعه و سودمند مقبول ندانسته است؛

زيرا فعاليت هاي اجباري به فقدان شکوفايي، نزول ارزش انسانيت و اهانت به آزادي و کار منجر مي گردد؛

ثانياً، منافع و درآمد و سودي را که به دست مي آيد، سهم آناني مي داند که به کار و فعاليت پرداخته اند.

از نگاه علي عليه السلام افرادي که در عمل و کار و کوتاهي و سستي کنند، پيامدهاي سوئي برايشان است. آن حضرت فرمود:

من قصر في العمل ابتلي بالهمّ؛ [19] کسي که در عمل کوتاهي کند، به غم و اندوه دچار شود.

کار آزادانه شامل فعاليت هايي است که:

اولاً بر استعدادها و توانايي هاي انسان مبتني باشد؛

ثانياً فرد به آن علاقه مند باشد؛

ثالثاً به شخصيت انسان خدشه وارد نکند؛

رابعاً به شکوفايي و ابتکار فرد منجر شود.

7. کارهاي شايسته

در قرآن مجيد آيات متعدد راجع به کار و فعاليت وجود دارد. يکي از اهداف مهم اسلام در جامعه انجام کار و اعمال شايسته است.

انّ الذين آمنوا و عملوا الصالحات کانت لهم جنات الفردوس نزولا؛ [20] کساني که ايمان آوردند و کارهاي شايسته کرده اند، در بهشت فردوس منزل خواهند يافت.

انّ هذا القران يهدي للتي هي اقوم و يبشر المؤمنين الذين يعملون الصالحات ان لهم اجرا کبيرا؛ [21] اين قرآن خلق را به راست ترين و استوارترين طريق هدايت مي کند و مومنان را که کارهاي شايسته مي کنند، به اجر و ثواب عظيم بشارت مي دهد.

در دين مبين اسلام کار و شغل به انواع ذيل تقسيم بندي شده است:

1- کارهاي واجب:

شامل کارکردن به منظور تأمين احتياجات شخصي و خانواده و کارهايي که در صورت قصور و انجام ندادن، وقفه در فرايند زندگي اجتماعي و جامعه ايجاد مي کند؛

2-کارهاي حرام:

کارهايي که شارع مقدس آن را براي جامعه مضر و زيان آور مي داند؛ مانند خمرسازي؛

3- کارهاي مستجب:

شامل فعاليت هايي که به خير و عمران جامعه منجر مي شود؛ مانند کمک به محرومان؛

4- کارهاي مکروه:

فعاليت هايي که در اسلام نهي نشده و انجام دهنده يِ آن مورد عقوبت قرار نمي گيرد؛ اما بهتر است که انجام نگيرد؛ مانند قصابي؛

5- کارهاي مباح:

کارهايي که انجام دادن و ندادن آن تفاوتي نمي کند.

در انديشه مولاي متقيان کارها و فعاليت ها به دو نوع عمده تقسيم مي شود:

1-کارهاي شايسته؛

2- کارهاي ناشايست.

کارهاي شايسته شامل فعاليت هايي است که داراي خصوصيات ذيل باشد:

نخست، اين که افراد با انجام آن به حق و خداوند نزديک شوند؛ به عبارت ديگر کار زمينه اي براي ايجاد ارتباط بين مخلوق و خالق گردد. در اين مورد امام علي عليه السلام مي فرمايد:

افضل العمل ما أريد به وجه الله؛ [22] برترين عمل آن است که به قصد نزديکي به خدا انجام شود.

دوم، اين که کارها منطبق و مبتني بر موازين الهي و اسلامي باشد و شارع مقدّس آن را براي سلامتي جامعه زيان آور ندانسته باشد. در اين مورد علي عليه السلام مي گويد:

أحسن الافعال ما وافق الحق؛ [23] نيکوترين کارها آن است که موافق با حق باشد.

سوم، کاري در جامعه شايسته است که انجام دادن آن آسيب و انحراف فردي و اجتماعي به همراه نداشته باشد؛ به عبارت ديگر نه تنها به فساد و انحراف در جامعه منجر نشود؛ بلکه انسان را از خطا و اشتباه مصون نگه دارد و زمينه اي براي انجام صالحات و نيکي ها در فرد و جامعه گردد.

علي عليه السلام فرمود:

أحسن الافعال الکفُّ عن القبيح؛ [24] نيکوترين کار باز ايستادن از کار زشت است.

چهارم، از خصوصيات کارهاي شايسته آن است که علاوه بر دارا بودن ويژگي هاي مذکور نيّت و قصد انجام دهنده، خير و براي صلاح و آباداني جامعه باشد؛ زيرا هدف دار(نيت دار) بودن کار و تلاش باعث مي شود که مسير و فرايند کار مشخص باشد و فرد و به تبع آن جامعه دچار سرگرداني و انحراف نگردد.

علي عليه السلام فرمود:

لايکمل صالح العمل الا بصالح النيةِ؛ [25] شايستگي عمل کامل نمي گردد، مگر به شايستگي نيت.

پنجم، از مهم ترين ويژگي هاي کارهاي شايسته آن است که مناسب و حلال باشد. دين اسلام چنين کارهايي را براي فرد و جامعه مفيد دانسته و برخوردار از آثار دنيوي و اخروي مطلوبي شمرده است. علي عليه السلام فرمود:

الحرفة مع العفة خير من الغني مع الفجور؛ [ 26] شغل همراه با پاکدامني از ثروت فراواني که با گناهان به دست آيد، بهتر است.

از اين حديث مي توان استنباط کرد که کار و فعاليت نبايد به گناه و ستم و ضايع شدن حقي از کسي منجر گردد.

8. کارهاي ناشايست

کارهاي ناشايست و ناپسند مبتني بر ويژگي هاي ذيل است:

نخست، از ويژگي هاي کارهاي ناپسند و ناشايست آن است که انجام آن براي انسان، شرمندگي به همراه داشته باشد. علي عليه السلام فرمود:

احذر کل عملٍ يُعمَل به في السرّ و يستحي منه في العلانية؛ [27] بپرهيز از هر کاري که در نهان انجام گيرد و در آشکار شرمندگي آورد.

از اين حديث اين نکته استنباط مي گردد که آدمي بايد از انجام دادن کاري که از علني شدن آن شرم دارد، پرهيز کند.

کاري ناشايست است که وقتي از عامل آن سئوال شود، نه تنها فخر و مباهات نکند، بلکه احساس شرم و انکار نمايد. امام علي عليه السلام فرمود:

احذر کل عمل اذا سئل عنه صاحبه، استحيي منه و انکره؛ [28] از هر عملي که وقتي از صاحبش پرسيده شود، از آن شرم نموده، انکارش کند، دوري کنيد.

دوم، خصوصيت ديگر کارهاي ناشايست اين است که براي فرد و جامعه مضر و زيان آور باشد و پيامدهاي ناگواري به بار آورد. اين گونه کارها اگر گسترش يابد به تدريج کل نظام اجتماعي را از حيات متعادل خود خارج مي کند.

9. تقسيم کار

از عهد باستان متفکران به تقسيم کار توجه کرده اند. يکي از انديشمندان اجتماعي که در مورد تقسيم کار اظهار نظر کرده است، افلاطون است. براساس عقيده يِ وي وجود جامعه يِ طبقاتي الزامي است و علت نابرابري هاي بين افراد تفاوت در استعدادهاي آنان است.

ارسطو شاگرد افلاطون اظهار داشته است که تقسيم کار براي حيات جامعه لازم است. وي افراد جوامع را به سه طبقه تقسيم مي کند که هر يک کار و فعاليت خاصي را انجام مي دهند.

از نظر فارابي انسان موجودي اجتماعي است. انسان ها بسياري از نيازهاي خود را به تنهايي و بدون تقسيم کار نمي توانند، برآورده سازند. تقسيم کار علت عمده يِ پيدايش اجتماعات و جوامع است و در پرتور تقسيم کار، جوامع پيشرفت مي کنند.

از ديدگاه امام علي عليه السلام انسان موجودي اجتماعي است و براي حيات و استمرار و ثبات جامعه لازم است که هر فرد متناسب با استعداد و توانايي و مهارت خويش به کاري مشغول باشد؛ زيرا بسياري از احتياجات و نيازهاي مردم از طريق تقسيم کار و کار جمعي و گروهي بهتر و سهل تر برطرف مي گردد.

امام علي عليه السلام فرمود:

يرجع اصحاب المهن الي مهنتهم، فينتفع الناس بهم کرجوع البنّاء الي بنائه، و النسّاج الي مَنْسَجه، و الخبّاز الي مَخْبَزه؛ [29] صاحبان کسب و کار و پيشه وران به کارهاي خود باز مي گردند و مردم از تلاش آنان سود مي برند؛

بنّا به ساختن ساختمان و بافنده به بافندگي و نانوا به نانواني روي مي آورد.

ابن خلدون همانند فارابي تقسيم کار را علت عمده يِ پيدايش جوامع دانسته است. وي مي گويد:

تقسيم کار اين آثار را به بار مي آورد:

1- باعث افزايش مهارت افراد مي گردد؛

2- از اتلاف وقت و منابع مي کاهد؛

3- سبب ابداع، نوآوري و اختراع مي شود.

از منظر اميرالمؤمنين علي عليه السلام تقسيم کار آثار مفيد و مناسبي در جامعه ايجاد مي کند که به شرح ذيل است:

1- همان طوري که اشاره شد، تقسيم کار سبب مي شود که بسياري از احتياجات و ضروريات زندگي افراد تأمين گردد. [30]

2- با تخصصي شدن کارها و تقسيم کار زمينه براي موفقيت و شکوفايي افراد و جامعه فراهم مي گردد؛ در صورتي که اگر افراد به کارهاي گوناگون بپردازند، ممکن است نه تنها موفقيتي کسب نکنند؛ بلکه ضمن اتلاف منابع و امکانات و به هدر دادن وقت از کارايي لازم برخوردار نگردند.

امام علي عليه السلام فرمود:

من أوْمأ الي متفاوت خَذَلَتْه الحِيَلُ؛ [31] کسي که به کارهاي گوناگون بپردازد، خوار شده و پيروز نمي شود.

3- يکي از وجوه تقسيم کار در جوامع تفکيک کار بين زنان و مردان است که تُرْن والْد آن را «تقسيم کار اوليه » ناميده است.

حضرت علي عليه السلام در زمينه يِ تقسيم کار به تفکيک کار بين زن و مرد توجه داشته، امور خانه را به عهده يِ زن و کارهاي خارج از منزل را به عهده يِ مرد مي داند. هم چنين معتقد است که بايد کارهايي به زنان واگذار شود که با روحيه و جسم آنها انطباق و سازگاري داشته باشد.

امام علي عليه السلام فرمود:

لا تملکِ المرأةُ مِن أمرها ما جاوز نفسَها، فإنّ المراةَ ريحانةٌ و ليست بقهرمانةٍ؛ [32] کاري را که برتر از توانايي زن است، به او مگذار، که زن گل بهاري است، نه پهلواني سخت کوش.

4- يکي از آثار تقسيم کار جلوگيري از اتلاف وقت و منابع و انجام امور براساس مديريت و برنامه ريزي است. تقسيم کار به سرعت در فعاليت ها و افزايش کارايي مي انجامد.

در اين مورد علي عليه السلام طي نامه اي به حضرت امام حسن عليه السلام مي فرمايد:

اجعل لکل انسان من خَدَمِک عَمَلاً تأخُذُه به، فإنّه احري ألا يَتَوالَکوا في خِدمَتک؛ [33] کار هر کدام از خدمت کارانت را معين کن که او را در برابر آن کار مسئول بداني. تقسيم درست کار سبب مي شود کارها را به يکديگر وا نگذارند و در خدمت سستي نکنند.

از اين مطلب استنباط مي شود:

اولاً تقسيم کار سبب مشخص شدن مسئوليت هاي افراد مي گردد و هر فرد به انجام کار براساس مسؤوليت و سمت خويش موظف است؛

ثانياً تقسيم کار صحيح به بهبود امور و فعاليت ها و افزايش توليد مي انجامد؛

ثالثاً تقسيم کار از سستي و تنبلي افراد در کارها جلوگيري مي کند و وجدان کاري را افزايش مي دهد.

5- مطالب مذکور توجه امام علي عليه السلام را به تقسيم کار در معناي کلي و در سطح جامعه نشان مي دهد. آن حضرت به تقسيم کار از نظر فردي و تأثير آن بر زندگي خانوادگي و شخصي افراد نيز سفارش کرده است. مسلمان واقعي لازم است که ساعات شبانه روز زندگي خويش را به سه قسم طبقه بندي کند: يک قسم به عبادت و امور معنوي، قسمتي براي کار و فعاليت و کسب درآمد و قسمتي ديگر را براي استراحت و امور منزل.

امام علي عليه السلام فرمود:

للمؤمن ثلاث ساعات: فساعةٌ يُناجي فيها ربّه، و ساعةٌ يَرُم معاشَه، و ساعةٌ يُخلي بين نفسه و بين لذّتِها يَحلّ و يَجمل و ليس للعاقلٍ انْ يکون شاخصاً الّا في ثلاث: مَرَمّةٍ لمعاشٍ، او خُطْوةٍ في معادٍ، او لذّةٍ في غير مُحَرَّّمٍ؛ [34]

مؤمن بايد شبانه روز خود را به سه قسمت تقسيم کند: زماني را براي نيايش و عبادت پرورگار و زماني را براي تأمين هزينه يِ زندگي، و زماني را براي خود و لذت هايي که حلال و زيباست. خردمند را نشايد جز آن که در پي سه چيز برود: کسب حلال براي تأمين زندگي، يا گام نهادن در راه آخرت، يا به دست آوردن لذت هاي حلال.

مولاي متقيان سفارش مي کردند که کار و تلاش بر طبق برنامه ريزي و روزانه صورت گيرد:

أمْضِ لک يومٍ عَمَلَه، فإنّ لکل يومٍ ما فيه؛ [35] کار هر روز را در همان روز انجام ده؛ زيرا هر روزي، کار مخصوص به خود دارد.

10. رابطه يِ طبقات و اقشار با تقسيم کار

امام علي عليه السلام در عهدنامه يِ معروف خود به مالک اشتر به وجود طبقات و اقشار در جوامع انساني اشاره مي کند. در اين مورد مي فرمايد:

امور مردم جز با سپاهيان استوار نگردد و پايداري سپاهيان جز به خراج و ماليات رعيت انجام نمي شود. با آن براي جهاد با دشمن تقويت گردند و براي اصلاح امور خويش به آن تکيه کنند و نيازمندي هاي خود را برطرف سازند. سپس سپاهيان و مردم، جز با گروه سوم نمي توانند پايدار باشند و آن قضات و کارگزاران دولت و نويسندگان حکومت اند، که قراردادها و معاملات را استوار مي کنند و آنچه به سود مسلمانان است، فراهم مي آورند و در کارهاي عمومي و خصوصي مورد اعتمادند و گروه هاي ياد شده بدون بازرگانان و صاحبان صنايع نمي توانند، دوام بياورند؛ زيرا آنان وسايل زندگي را فراهم مي آورند و در بازارها عرضه مي کنند و بسياري از وسايل زندگي را با دست مي سازند که از توان ديگران خارج است. قشر ديگر، طبقه يِ پايين از نيازمندان و مستمندان اند که بايد به آنها بخشش و ياري کرد. [36]

وجود نيازها و احتياجات مختلف در طول زندگي افراد در جامعه ايجاب مي کند که طبقات و اقشار متعددي وجود داشته باشد تا براساس همکاري و تعاون نيازها برطرف شود. اين تعاون و همکاري به گسترش«تقسيم کار» مي انجامد. هر يک از انسانها بر اساس استعدادها، توانايي ها، خصوصيات جسماني و روحي و علائق به کاري مشغول مي گردند. طبقات و اقشار در تعارض و تضاد با يکديگر نيستند؛ بلکه به تداوم و بقاي حيات اجتماعي و افزايش انسجام اجتماعي کمک مي کنند.

نيازهاي مختلف انسان از طرفي و عجز و ناتواني آدمي در برآوردن همه يِ آنها از طرف ديگر، همکاري مشترک انسان ها را موجب مي شود و عوامل مختلف مانند استعدادهاي مختلف انسان ها تقسيم کار را ايجاب مي کند و تقسيم کار به تشکيل طبقات اجتماعي مي انجامد و از رهگذر آن، نيازهاي انسان برطرف و جامعه هاي انساني از نابودي حفظ مي گردد. [37]

علي عليه السلام معتقد است که علاوه بر تقسيم کار در جامعه، انجام کارها و فعاليت ها و توليدات زماني مي تواند به طور مطلوب انجام شود که امنيت نسبي در جامعه به وجود آيد و خلاف کاران و اوباش در جامعه توانايي انجام اعمال خلاف را نداشته باشند.

11. بيکاري و کم کاري

بيکاري در طول ادوار تاريخ بشر به اشکال گوناگون وجود داشته است. در قرن معاصر نيز يکي از پديده ها و مسائل بسياري از کشورها بويژه کشورهاي در حال توسعه بيکاري و کم کاري است.

در دوره يِ زندگي حضرت علي عليه السلام و صدر اسلام گرچه پديده يِ مذکور متداول و حاد نبوده، ولي ايشان به اين امر توجه کرده است. آن حضرت فرمود:

آفة العمل البطالة؛ [38] آفت عمل بيکاري است (يعني هرکه عادت به آن کرد هرگز کار نمي کند يا اگر کار کند، ناقص انجام مي دهد.)

باز فرمود:

مَن أطاع التواني ضيَّع الحقوق؛ [39] کسي که تنبلي و سستي پيشه کند، حقوق خويش و ديگران را ضايع مي کند.

بيکاري تحت تأثير عوامل اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي در جامعه افزايش مي يابد. اين عوامل عبارتند از: فقر، کمبود سرمايه و اندک بودن سرمايه گذاري در بخش هاي مختلف اقتصادي، فقدان آموزش، نبودن فرهنگ کار، فقدان تقاضا براي توليد کالاها، سستي و تنبلي افراد، فقدان مشارکت اجتماعي و...

گسترش بيکاري و کم کاري به تدريج آسيب ها و مشکلات اقتصادي و اجتماعي ديگري را به همراه دارد که برخي از آنها عبارتند از: افزايش فقر و تهيدستي، گسترش انحرافاتي نظير اعتياد، فساد، تبعيض، تکدّي گري و جز اينها.

علي عليه السلام از کسالت و تنبلي دوري مي جست و مرد عمل و کار بود و مردم را به کار و کوشش دعوت مي کرد و آنها را از بي حوصلگي و تن آسايي که موجب فقر و تهيدستي است، بر حذر مي داشت. [40]

آن حضرت مي فرمود:

هرگاه کسالت و ناتواني با هم همراه شدند، از آنها فقر و تهيدستي متولد مي شود. [41]

يکي از سفارش هاي مولاي متقيان به مردم کارکردن در زمان جواني و ميان سالي و قبل از پيري و کهولت است؛ زيرا عمر انسان کوتاه و دوران جواني و تحرک و فعاليت محدود است؛ لذا بايستي در دوران جواني و ميان سالي به کار و کوشش صحيح و شايسته پرداخت تا در دنياي فاني توشه اي براي آخرت فراهم آيد.

اميرالمؤمنين عليه السلام در اين مورد مي فرمايد:

پيش از کشيدن بار سنگين حيات در ساليان پاياني زندگي و ورود به دار مشاهده يِ نتايج عمر و قبل از دست دادن همه يِ مشاعر و نيروهاي خود، کار و تکاپو کنيد. [42]

اي که دستت مي رسد کاري بکن پيش از آن که کز تو نيايد هيچ کار

سال ديگر را چه مي داند حيات با کجا رفت آن که با ما بود يار

دير و زود اين شکل و شخص نازنين خاک خواهد گشتن و خاکش غبار 43

12. نظارت در کار

يکي از امور مهم، نظارت و کنترل بر کارها و فعاليت ها است. اگر نظارت بر کار به نحو مطلوب صورت گيرد، کاهش آسيب ها و افزايش کارايي هاي کارکنان، مديران و زمامداران و نهايتاً رشد و رونق اقتصادي و اجتماعي را به دنبال مي آورد.

نظارت در کار اقشار مختلف، مهم تلقي مي شود؛ اما به نظر مي رسد که نظارت بر فعاليت ها و کارهاي دو قشر بازرگانان و مديران (زمامداران) ضروري تر است.

چنان که حضرت علي عليه السلام مي فرمايد:

اي گروه بازرگانان از خدا بترسيد، به خريداران نزديک شويد، با بردباري و حوصله خود را از سوگندخوردن دور کنيد و از دروغ بپرهيزيد و از ستم بر کنار باشيد و ستمديدگان را ياري کنيد و پيمانه و ترازو را به صلاح آوريد، در کار مردم تقلّب نکنيد و در روي زمين فساد برپا ننماييد و تبه کارانه زندگي نکنيد. 44

در مورد مديران امام علي عليه السلام مي فرمايد:

به سبب ماليات، لباس تابستاني و زمستاني مردم و رزقي را که مي خورند نفروشيد و چهارپايي را که با آن به کار مشغول اند، از دستشان نگيريد و بر احدي به جهت يک درهم تازيانه مزنيد و روي دوپايش نگه نداريد.

هيچ چيز از اثاث زندگي آنان را به فروش نرسانيد؛ زيرا برنامه هاي ما آن است که با گذشت و اغماض از مردم ماليات بگيريم و توجه تو به آباداني زمين بيشتر از جمع آوري ماليات باشد. 45

علي عليه السلام هر روز خود به بازار کوفه مي رفت و از وضع خريداران و فروشندگان تحقيق مي کرد.

13. نتيجه گيري

براساس مطالب و مباحث پيش گفته در مورد کار و تلاش، نتايج به دست آمده، به شرح ذيل است:

1-در انديشه و سيره يِ حضرت علي عليه السلام کار و تلاش از مباحث مهم محسوب مي شود. يکي از حقوق اوليه يِ مردم آن است که همه حق دارند، شاغل باشند و در برابر کار و کوشش خود مزد و پاداش مناسب دريافت کنند؛

2- حضرت علي عليه السلام در طول عمر خويش علاوه بر حمايت از اسلام و امامت به کارهاي زراعت و باغباني مي پرداخت و درآمد آن را صرف امور مسلمانان به ويژه محرومان و يتيمان مي کرد؛

3- يکي از وجوه تمايز و برتري برخي انسان ها بر بعضي ديگر، کار و تلاش است؛ زيرا کارها آثار دنيوي و اخروي به همراه دارد؛

4- ملاک ها و معيارهاي مهم در انتخاب شغل و کار عبارتند از: کار توأم با آگاهي( آگاهي و شناخت نسبت به کار)، اخلاص در کارها (هدف دار بودن)؛

5- با ايجاد تنوّع و نوآوري در محيط کار مي توان از ملامت و خستگي جلوگيري کرد؛

6- کار آزادانه عبارت است از کاري که بر علاقه، استعداد مبتني باشد و به رشد شخصيت فرد منجر شود؛

7- ويژگي هاي کار غير آزادانه (اجباري) و موافق علاقه و رضايت انسان ها نبودن عبارت است از: جلوگيري از رشد و شکوفايي استعدادهاي افراد، توهين به آزادي انسان، ممانعت از رشد و نوآوري و ابداع؛

8- کارهاي شايسته داراي اين ويژگي هاست: نزديک سازي به سوي حق و خداوند، منطبق بودن با موازين الهي و اسلامي، مضر نبودن براي جامعه، منجر نشدن کار به آسيب و انحراف فردي و اجتماعي، انجام دادن کار با هدف صلاح و آباداني جامعه، حلال بودن کار از نظر شرع؛

9- کارهاي ناشايست فعاليت هايي است که انجام دادن آن براي عامل، شرمندگي به همراه داشته باشد؛ هم چنين براي جامعه آثار و پيامدهاي ناگوار ايجاد نمايد؛

10- تقسيم کار نقش مؤثر در استمرار، بقا و تعادل جامعه دارد؛

11- آثار تقسيم کار عبارت است از: تأمين احتياجات و نيازهاي زندگي فردي و اجتماعي، هموار شدن زمينه هاي موفقيت و شکوفايي فردي و شخصي و اجتماعي، همراهي با طبيعت متفاوت زنان و مردان، کاستن از اتلاف زمان و منابع؛

12-تقسيم کار در رشد استعدادها و توانايي ها و رفع نيازهاي فردي و اجتماعي نقش مؤثر دارد؛

13-تداوم بيکاري و کم کاري به سستي و تنبلي افراد جامعه مي انجامد و پيامدهاي سوء آن افزايش فقر و تهيدستي است؛

14- نظارت در کارها و فعاليت ها در جامعه مهم تلقي مي شود و لازم است نظارت و کنترل در کارها و مشاغل بيشتر مورد توجه قرار گيرد.

[1] . ميک، رونالد، پژوهشي در نظريه يِ ارزش ـ کار، ترجمه يِ م. سوداگر، تهران، پازند، 1358، ص22.

[2] . توسلي، غلامعباس، جامعه شناسي کار و شغل، تهران، سمت، چاپ اول، 1375، ص9.

[3] . همان، ص 10.

[4] . نهج البلاغه، ترجمه يِ محمد دشتي، قم، انتشارات مشرقين، چ5، 1379، صص447 و 464 خطبه يِ 230/9.

[5] . اقتباس از کتاب کار و حقوق کارگير، تاليف شريف قريشي، ترجمه يِ اديب لاري و محصل يزدي، تهران، دارالکتب الاسلاميه، 1366، صص 6و5.

[6] . جرداق، جر، امام علي عليه السلام صداي عدالت انساني، ج1، ترجمه يِ سيدهادي خسرو شاهي، قم، نشر خرّم، چ3، 1376، ص 172.

[7] . همان، ص 172.

[8] . برقعي قمي، سيد علي اکبر، جلوه يِ حق در سيرت مولاي متقيان اميرمؤمنان علي بن ابي طالب عليه السلام، تهران، انتشارات حافظ، (بي تا)، ص 6.

[9] . قريشي، شريف، کار و حقوق کارگر، 1366، ص6.

[10] . جرداق، پيشين، ص 235.

[11] . شفيع آبادي، عبدالله، راهنمايي و مشاوره يِ شغلي و حرفه اي، تهران، انتشارات رشد، 1372، ص 93.

[12] . نهج البلاغه، پيشين، صص285 ـ 284، خطبه 154/6.

[13] . غرر الحکم، ج2، سيد حسين شيخ الاسلامي، قم، انصاريان، (بي تا)، ص 1043.

[14] . همان، ج2، ص 1046.

[15] . همان، ص1048.

[16] . نهج البلاغه، پيشين، صص737 و 736، حکمت 436، حکمت 444.

[17] . سازمان امور اداري و استخدامي کشور، پيام هاي اداري از نهج البلاغه، تهران، چ1، 1375، ص 55.

[18] . جرداق، پيشين، ج1، صص 236، 235.

[19] . نهج البلاغه، پيشين، حکمت 122 و پيام هاي اداري از نهج البلاغه، پيشين، ص 53.

[20] . سور کهف، آي 107.

[21] . سور بني اسرائيل(اسراء) آي 9

[22] . غرر الحکم، پيشين، ج2، ص1038.

[23] . همان، ص1039.

[24] . همان، ص 1039.

[25] . همان، ص 1055.

[26] . نهج البلاغه، پيشين، صص533 و 532، نامه 31/91.

[27] . همان، نهج البلاغه، نامه 69 و پيام هاي اداري از نهج البلاغه، ص 30.

[28] . غرر الحکم، پيشين، ص 1036.

[29] . نهج البلاغه، پيشين، حکمت 199/2و3.

[30] . نهج البلاغه، حکمت 199/2 و 3.

[31] . نهج البلاغه، پيشين، صص 727 و 726، حکمت 403.

[32] . همان، صص 537ـ و 536، نامه 31/119.

[33] . همان،صص 537ـ 536، نامه 31/119.

[34] . همان، صص 725ـ724، حکمت 390.

[35] . همان، صص 585ـ 584، نامه 53/115.

[36] . همان، ص 573، نامه 53/8.

[37] . برزگر کليشمي، ولي الله، جامعه از ديدگاه نهج البلاغه، سازمان تبليغات اسلامي، چ1، 1372.

[38] . غرر الحکم، پيشين، ج2، ص 1043.

[39] . موسوي خراساني، سيد حسن، «جوان»، قم، دار اهل البيت، 1378، ص11، به نقل از بحار الانوار، ج73، ص160.

[40] . راشدي، لطيف، فرزند کعبه، تهران، نشر سبحان، چ1، 1376، صص166ـ165.

[41] . همان، ص 166به نقل از وسايل الشيعه، چ قديم، ج2، ص24.

[42] . جعفري، محمدتقي ، ترجمه و تفسير نهج البلاغه ، ج13، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامي ، 1362، ص 246

43 . سعدي

44 . جرداق، پيشين؛ ج 2،ص239

45 . همان، ص340

/ 1