انار بهشتى براى وصى پيامبر - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انار بهشتى براى وصى پيامبر

روى جبرئيل دو انار براى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آورد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم يكى از آن انارها را خورد و انار ديگر را دو نصف كرد، نيمى از آن را خود خورد و نيم ديگر را به على "عليه السلام" داد و آن حضرت آن را خورد سپس پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به على "عليه السلام" فرمود:
برادرم! آيا مى دانى اين دو انار چه بود؟ على "عليه السلام" عرض كرد: نه نمى دانم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: انار اولى نبوت بود كه مخصوص من است و تو از آن بهره اى ندارى ولى ديگرى علم و دانش بود كه تو در آن با من شريك هستى [ اصول كافى، ج 1]

كيفر زنان گناهكار

اميرالمؤمنين على "عليه السلام" فرمود: روزى من و فاطمه عليهاالسلام به محضر رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم
رسيديم. حضرت را ناراحت و گريان ديديم. گفتيم اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم چه چيز سبب ناراحتى شما شده؟ حضرت فرمود: يا على! شبى كه من به آسمانها رفتم بعضى از زنهاى امتم را ديدم كه از موى سر، آنها را آويخته اند و با آتش عذاب مى كردند و مغز سر آنها مى جوشيد.
نى را ديدم كه از زبانش آويزان كرده بودند و از حميم به گلوى او مى ريختند زنى را ديدم كه از پستانش آويخته آويخته بودند و گوشت بدن خود را مى خورد و در ميان آتش مى سوخت.
زنى را ديدم كه پاهاى او را به پستانش بسته و عقرب و مارها را به بدن او مسلط ساخته بودند...

حضرت فاطمه عليهاالسلام عرض كرد، پدر! گناه اين زنان چه بوده است؟
حضرت فرمود: آن زنى كه از موى سرش آويخته بودند زنى است كه موى سرش را در دنيا نامحرم نمى پوشانده و آن زنى كه از زبان آويزان بود زنى است كه شوهر خود را با زبان آزار مى داده.
و آن زنى كه از پستانش آويخته بود، زنى است كه شوهرش را در فراش و رختخواب اطاعت نمى كرده.
و اما زنى كه دست و پاى او را بسته بودند و مار و عقرب بر او مسلط شده بود زنى است كه وضو و نماز را سبك مى شمرده و لباس و خانه اش را از نجاست پاك نمى كرده و غسل جنابت و حيض و نفاس را انجام نمى داده... [ عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 10]

نخل خرماى صيحانى

از علماى شافعى و همچنين شيعى نقل شده كه: روزى حضرت محمد صلى الله عليه و آله و سلم و اميرالمؤمنين على "عليه السلام" از نخلستان مدينه رد مى شدند. از دور درخت نخلى صيحه زد:



هذا محمد رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم اى محمد صلى الله عليه و آله و سلم فرستاده خداست و تا على "عليه السلام" نزديك درخت شد آن درخت خرما صدايش بلند شد: و هذا على ولى الله سيد الوصيين و امام الائمه الهادين المهديين.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم مقدارى از خرماى آن درخت را ميل فرمود و نام آن درخت خرما را صيحانى گذاشت و اكنون نيز بهترين خرماى مدينة النبى خرماى نخل صيحانى است. [ داستانهاى پراكنده، ص 86]

/ 356