برادر رسول خدا - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

برادر رسول خدا

وقتى كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم به مدينه هجرت كرد، تقريبا پس از گذشت پنج ماه از طرف خداوند مأمور شد كه مهاجر و انصار را با يكديگر برادر كند.
لذا روزى در جلسه اى عمومى به مسلمانان فرمود: دو تا دو تا با يكديگر برادر دينى شويد. آنگاه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم بين سيصد نفر از مهاجرين و انصار پيمان برادرى بست و رو به مسلمانان كرد و فرمود: شما همه با هم برادريد. پس از اين پيمان به ناگاه على "عليه السلام" با چشمهاى اشكبار گفت: يا رسول الله! اصحاب خود را با يكديگر برادر كرديد ولى عقد اخوت ميان من و ديگرى برقرار نكرديد؟
پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم رو به على "عليه السلام" كرد و فرمود: انت اخى فى الدنيا و الاخرة؛ تو برادر منى در دنيا و آخرت.

براى ازدواج چه چيزى دارى

وقتى على "عليه السلام" از رسول خدا راجع به فاطمه عليهاالسلام خواستگارى كرد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم مسرور و شادمان تبسم نموده و فرمود: ايا براى اين امر چيزى دارى؟
على "عليه السلام" عرض كرد: پدر و مادرم فداى شما يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم من چيزى را از شما پنهان نمى كنم آنچه دارم يك شمشير و يك زره، يك شتر آبكش "يا اسب" است و جز اينها چيزى ندارم. [ نهج البلاغه، حكمت 82]

نبى اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: شمشير براى تو لازم است زيرا تو مرد جنگ هستى و با آن در راه خدا جهاد مى كنى و شتر نيز از لوازم زندگى تست كه بايد با آن آبكشى نموده و براى اهل و عيال خود كسب روزى كنى و در مسافرت ها بارت را بر آن حمل نمائى فقط زره تو مى ماند كه من آنرا به مهر زهراء مى پذيرم يا على! مى خواهى ترا بشارتى بدهم؟
عرض كرد: بلى پدر و مادرم فداى شما باد، فرمود: ترا بشارت باد كه خداى تعالى فاطمه عليهاالسلام را در آسمان به تو تزويج نمود پيش از اينكه من او را در زمين به تو تزويج كنم [ كشف الغمه، ص 106]

گمراهى آشكار

در روايت بعضى از بزرگان اهل سنت از قبيل حمونين نقل شده است، بعد از اينكه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم على "عليه السلام" را جانشينى خود انتخاب كرد [ بعد از غدير خم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم عمامه خود را به على پوشانيد و به اصحاب دستور داد جملگى به حضرت على "عليه السلام" به منزله و لقب اميرمؤمنان تبريك گويند] ابوبكر و عمر از جا برخاستند و از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم پرسيدند كه آيا ولايت مخصوص على "عليه السلام" است؟
حضرت فرمود: مخصوص على و اوصياء من تا روز قيامت است.
پرسيدند: از اوصيا شما چه كسانى هستند؟

حضرت فرمودند: اخى و وزيرى و وارثى و وصيتى و خلقتى فى امتى... [ غاية المرام: باب 58، حديث 54] و در اينجا بود كه آيه: اليوم اكملت لكم دينكم نازل شد و در اين هنگام بود كه حسان بن ثابت شاعر معروف از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم خواست تا در مورد ولايت و امامت على "عليه السلام" قصيده اى بسرايد... تمام مفسران شيعه و برخى از علما اهل سنت در كتب و تفاسير خود نوشته اند: منظور از اليوم روز عيد غدير خم است [ داستان غدير خم و انتخاب رسمى على "عليه السلام" به امامت و ولايت را 110 نفر از بزرگان صحابه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و 84 نفر از تابعين پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم و 360 نفر از علماء استادان و حفاظ نقل كرده اند كه بعضى از اين راويان عبارتند از 1- عمر بن خطاب 2- زبير بن عوام قرشى 3- ابوبكر بن ابى قحافه 4- طلحه بن عبيدالله]

/ 356