غذاى بهشتى براى ابوطالب - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

غذاى بهشتى براى ابوطالب

آن هنگام كه حضرت ابوطالب "عليه السلام" خبر ولادت اميرالمؤمنين "عليه السلام" را از مثرم راهب شنيد به او گفت: من واقعيت سخن تو را بايد با برهانى روشن و دليلى واضح بدانم. مثرم گفت: چه مى خواهى كه از خداوند برايت بخواهم و هم اكنون به تو عطا كند تا برايت دليلى باشد؟

حضرت ابوطالب "عليه السلام" فرمود:
'هم اكنون غذايى از بهشت مى خواهم' راهب اين دعا را كرد و هنوز دعايش تمام نشده بود كه طبقى ظاهر شد كه در آن از ميوه هاى بهشت بود: رطب، انگور و انار حضرت ابوطالب "عليه السلام" يك انار برداشت و از نزد مثرم بيرون آمد و خوشحال به خانه رسيد و آن را ميل كرد. از همان ميوه بهشتى در صلب مقدس اميرالمؤمنين على "عليه السلام" به وجود آمد. [ بحارالانوار، ج 35، ص 11]

غذاى بهشتى براى فاطمه بنت اسد

روزى فاطمه بنت اسد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را ديد كه خرمايى ميل مى كند كه بوى خوش آن از تمام عطرهاى مشك و عنبر بالاتر است و آن خرما از نخلى بود كه شاخه اى نداشت!

فاطمه از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم خرما در خواست كرد و حضرت خرمائى به او داد تا او ميل كند فاطمه پس از اينكه آن خرما را خورد خرمايى نيز براى شوهرش ابوطالب "عليه السلام" از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم طلب كرد حضرت براى او هم خرما داد.

شب كه شد ابوطالب "عليه السلام" بوى خوشى را استشمام كرد كه هرگز مانند آن را نبوييده بود. فاطمه كه متوجه ابوطالب "عليه السلام" بود خرما را به او نشان داد و او هم ميل كرد. و وجود جسمانى اميرالمؤمنين "عليه السلام" از نتيجه آن خرماى بهشتى بوجود آمد. [ مناقب شهر آشوب ج 1، ص 358]

/ 356