پرورانده پيامبر - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

پرورانده پيامبر

رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم وقتى كه خبر وفات ابوطالب پدر بزرگوار على بن ابيطالب "عليه السلام" را شنيد بر سر جنازه عمويش حاضر شد و فرمود: اى عمو جان! در يتيمى پرستارم بودى و در خردسالى مرا پرورش دادى و در سالخوردگى مرا يارى كردى، خدا تو را از من پاداش نيك دهد.
آنگاه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم به على "عليه السلام" دستور داد تا پدرش ابوطالب را غسل دهد [ امالى شيخ صدوق]

لقب الهى اميرمؤمنان

ابن عباس مى گويد: از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بر بالاى منبر شنيدم، اينكه برخى از مردم قريش نمى پذيرند على "عليه السلام" را اميرمؤمنان ناميده است فرمود: اى گروه مردم! به راستى خداوند مرا رسول قرار داد، و به من دستور داده كه على "عليه السلام" را بر شما امير كنم، هر كس كه من پيغمبر او هستم، على نيز امير اوست... خداوند مرا كرده كه من به شما بگويم تا او را اطاعت كنيد و به دستوراتش عمل كنيد... احدى از شما بر على امير نيست نه در زمان حيات من و پس از وفات من، زيرا خداوند او را بر شما امير قرار داده و او را امير المؤمنين ناميده است و كسى پيش از او به اين نام ناميده نشده است من آنچه را كه دستور داشتم درباره على "عليه السلام" به شما رساندم... [ امالى شيخ صدوق]

مرز بين كفر و ايمان

يك روز رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به اصحاب خود فرمود: اى اصحاب من! به درستى كه
خداوند دستور مى دهد شما را به ولايت على بن ابيطالب "عليه السلام" و پيروى و اطاعت از او چرا كه او ولى شما است، پس از من با على "عليه السلام" مخالفت نكنيد كه كافر مى شويد، و از او جدا نشويد كه گمراه مى شويد به راستى خداوند على "عليه السلام" را نشانه ميان نفاق و ايمان قرار داده است هر كس او را دوست دارد مؤمن است و هر كه دشمن بدارد منافق است، براستى خداوند على "عليه السلام" را وصى من و نور بخش شما قرار داده پس از من؛ او سر نگهدار و گنجينه علم من و خليفه بعد من است، به خداوند از ظالمان در حق على شكايت مى كنم... [ امالى شيخ صدوق]

هر كس مى خواهد چون برق جهنده از صراط بگذرد و بى حساب وارد بهشت شود بايد ولايت او بپذيرد، پس به دوزخ رود هر كه ترك ولايت او را كند، به عزت و جلال پروردگار سوگند، على باب الله است كه جز از آن نيايند، و اوست صراط مستقيم، و اوست كه در روز قيامت از ولايتش پرسش مى شود.... [ امالى شيخ صدوق]

و در روايتى ديگر آمده است كه: ابى مسلم مى گويد: من با حسن بصرى و انس بن مالك به در خانه ام سلمه آمديم، انس بر در خانه نشست و ما وارد خانه شديم، حسن به ام سلمه گفت: درود بر تو اى مادرم! ام سلمه پاسخ داد و پرسيد تو كيستى؟ گفت: من حسن بصريم، پرسيد براى چه در اينجا آمده اى گفت آمده ام حديثى از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم درباره على "عليه السلام" برايم بگوئى، ام سلمه گفت: به خدا برايت حديثى گويم كه با اين دو گوشم از رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم شنيدم و با اين دو چشمم ديدم و گرنه كر و كور شوند و دلم آن را حفظ كرده و گرنه بر آن نهاده شود و لال شوم. رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به على "عليه السلام" فرمود: اى على! هر بنده اى كه خدا را ملاقات كند و منكر ولايت تو باشد همچو يك بت پرست، خدا را ملاقات كرده است، آنگاه حسن بصرى گفت: الله اكبر گواهى مى دهم كه على "عليه السلام" مولاى من و مولاى هر مؤمن است... [ امالى شيخ صدوق]




/ 356