گردآورنده قرآن كريم - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

گردآورنده قرآن كريم

پس از وفات رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم نخستين كسى كه به گردآورى و ضبط آيات قرآن پرداخت اميرالمؤمنين على بن ابى طالب "عليه السلام" بود، لذا حضرت على "عليه السلام" سوگند ياد كرد ردا بر دوشش نيفكند مگر آنكه قرآن را جمع آورى نمايد و فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به من وصيت كرد كه پس از دفن او از خانه خارج نشوم مگر زمانى كه قرآن را گرد آورده باشم...

و حضرت امير "عليه السلام" نيز چنين كرد و چون از گردآورى قرآن فارغ شد گفت: هذا كتاب الله و و قد جمعته من اللوحين البته قرآن كريم قبلا بطور پراكنده موجود بود. لذا حضرت رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم به حضرت على "عليه السلام" فرمود: قرآن در قطعه هاى حرير و كاغذ و پوست پراكنده است و تو آن را جمع آورى كن لذا على بن ابيطالب "عليه السلام" بدين منظور تلاش كرد و قرآن را در پارچه زرد رنگى گردآورى نمود و بر آن مهر زد.[ تاريخ القرآن، ص 44. ]

شروع خانه نشينى

سايبانى در مدينه بود كه مشرف بر بازار مدينه بود، به رسم و آداب ملى اعراب در بروز مسائل و مشكلات مهم مردم زير آن سايبان جمع مى شدند كه به آن سايبان، سقيفه بنى ساعده مى گفتند و امور خود را به مشورت مى گذاشتند.[ خلفاء راشدين ]

على ابن ابيطالب "عليه السلام" و زبير بن عوام و طلحه بن عبيدالله در خانه فاطمه عليهاالسلام بودند موقعى كه على "عليه السلام" مشغول غسل پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بود و ابوبكر در مسجد راجع به مرگ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم سخن مى گفت به عمر خبر دادند كه انصار در سقيفه بنى ساعده مشغول
تعيين خليفه هستند عمر ابوبكر را خبر كرد. آنگاه هر دو با هم به طرف سقيفه رفتند در راه ابوعبيدة بن جراح را كه از هم پيمانان آنها بود را ديدند انصار، اوس و خزرج همه در آنجا جمع بودند. رئيس خزرج سعد بن عباده با حال بيمارى نشسته بود و همه مشغول گفتگو بودند و هر كسى از خود و قوم خود در برترى چيزى گفت و تأكيد كرد خلافت حق مهاجرين است چرا كه خويشاوندان پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم هستند!!!

بالاخره يكى از آنها پيشنهاد كرد يك نفر خليفه از انصار و ديگرى از مهاجرين باشد كه هيچ يك نپذيرفتند، دامنه اين گفتگو به مسجد كشيد و برخى از صحابه مانند سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و غيره به مخالفت برخواستند و نصب خلافت على "عليه السلام" را در 81 روز قبل از آن در واقعه غدير خم كه همه شاهد آن بودند را مطرح و يادآورى كردند. ليكن بيعت در روز دوشنبه 12 ربيع انجام شد و روز سه شنبه ابوبكر در مسجد نشست تا مردم براى بيعت دسته دسته بيايند. عمر نيز با صحبت هاى مهيجى فضائل ابوبكر را بر شمرد. على "عليه السلام" كه در آن وقت سى و سه سال داشت از جمله كسانى بود كه براى احقاق حق خود تلاش كرد ليكن پس از تجهيز پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم على "عليه السلام" را به مسجد بردند. على "عليه السلام" در مسجد با ابوبكر و ابوعبيده احتجاج كرد و حاضر به بيعت نگرديد و فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز در مسجد آمد و از ولايت حضرت دفاع كرد. سلمان، اباذر و بسيارى از اصحاب براى خلافت آن حضرت تلاش كردند ولى در پايان حضرت براى حفظ دين خدا سكوت را در قبال خلافت ابوبكر اتخاذ كرد.[ تاريخ طبرى. ]

/ 356