انواع گناهان - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

انواع گناهان

ابى رفعه مى گويد: روزى على "عليه السلام" به منبر رفت، سپس خداى را حمد و ثنا گفت.
آنگاه فرمود: مردم، گناه سه قسم است. سپس ساكت شد. مردى در بين جمعيت بنام حبه عرنى عرض كرد: گناهان را توضيح دهيد يا ابالحسن.
حضرت فرمود: از گناهان جز به منظور تفسير و توضيح، نام نبردم. لكن تنفس تند و غير عادى كه عارضم شد مرا از سخن گفتن بازداشت.

آنگاه ادامه داد؛ بلى گناهان سه قسم است؛ اول گناهى است كه خدا مى بخشد. دوم گناهى است كه او نمى بخشد. سوم گناهى است كه ما براى صاحب گناه به عفو الهى اميدواريم، ولى با داشتن اميد از عذاب او نيز مى ترسيم. عرض شد: اى اميرالمؤ منين "عليه السلام" مطلبى را كه فرموديد براى ما توضيح دهيد. حضرت خواسته آنها را اجابت نمود و هر يك را شرح داد.

درباره قسم اول گناهان فرمود: آن گناهى است كه خداوند صاحب گناه را در دنيا عقاب نموده است و خداوند حكيم تر و بزرگوارتر از آن است كه دوباره او را در قيامت براى همان گناه عذاب نمايد.
امام درباره قسم دوم گناهان، گناهانى كه بخشيده نمى شود ظلم و ستم بندگان به يكديگر است خداوند در روز جزا در مقام قضا و موقع احقاق حق مظلومان و كيفر ستمكاران به عزت و جلال خود سوگند ياد مى كند كه ظلم هيچ ظالمى را بدون بررسى سنجش از دادگاه عدلش نگذرد و آنرا ناديده نگيرد هر چند آن ظلم كوچك و ناچيز باشد... [ بحارالانوار، ج 3، ص 100؛ اصول كافى، ج 2، ص 443]

جنگجوها را از اسارت آزاد كنيد اما...

در يكى از جنگها تعدادى از سپاهيان على "عليه السلام" را به اسارت گرفتند به حضرت عرض كردند: يا على "عليه السلام" اجازه بدهيد ما از بيت المال بودجه اى در اختيار بگيريم تا اين اسراء را آزاد كنيم.
حضرت فرمود: آزاد كردن اسير كار خوب است و خود ادامه مبارزه است. اما اگر مى خواهيد اسير آزاد كنيد بررسى كنيد ببينيد اينها زخمى شده اند يا نه، كسى كه با حادثه اى كوچك فورا دست هاى خود را بلند كرده و تسليم مى شود و زخمى نشده او شهامتى ندارد.
اما آنهايى كه زخمى هستند و اسير شده اند اگر زخم در جلوى بدن آنها است آنها را آزاد كنيد. معلوم مى شود تا آخرين لحظه مقاومت كرده اند و بعد اسير شده اند.

اما آنهايى كه زخمى هستند و اسير شده اند اگر زخم در جلوى بدن آنها است آنها را آزد كنيد. معلوم مى شود تا آخرين لحظه مقاومت كرده اند و بعد اسير شده اند.
اما آنهايى كه زخمى شده اند و زخمشان در پشت بدنشان است معلوم مى شود صحنه جنگ را ترك كرده و فرار كرده اند و به همين جهت از پشت سر به آنها تير رسيده است آنها را دستگير كرده اند نه اسير. [ بحارالانوار، ج 42، ص 58]

طلا يا نقره؟ كداميك!

ماءمور مستغلات ملكى حضرت امير "عليه السلام" به حضرت عرض د كرد: كسى از شما بواسطه نيازمنديش چيزى و كمكى خواسته است. شما فرموديد: به او هزار واحد بدهيد، اما نفرموديد هزار واحد از طلا يا نقره.
حضرت فرمود: براى من فرقى نمى كند كدامشان باشد هر چه به حال او نافع تر است و مشكلش را حل مى كند به او بده. [ تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 267]

نافرمانى از پدر

عبيدالله يكى از فرزندان امام على "عليه السلام" است كه نام مادرش ليلى بنت مسعود است گويا وى نزد امام منزلتى نداشته است و به هنگامى كه حضرت همه پسرانش را به اطاعت از امام حسن "عليه السلام" و امام حسين "عليه السلام" سفارش مى كرد. عبيدالله برخاست و گفت: يا اميرالمؤ منين "عليه السلام"! به محمد حنفيه وصيت نمى كنى؟

حضرت فرمود: در زمان حياتم بر من جسارت مى ورزى؟ گويا مى بينم در خيمه ات ذبح شده اى و معلوم نباشد كه چه كسى تو را كشته است.
پس از قيام مختار عبيدالله از مختار مى خواهد تا او مردم را به سوى وى دعوت كند. اما مختار اينكار را نپذيرفت. سرانجام در خدمت مصعب بن زبير به جنگ با مختار مى شتابد و درگير و دار جنگ به شكل مجهولى كشته مى شود.

/ 356