نفرين امام على
يكى از جنگ هايى كه بين مسلمانان در زمان حكومت على "عليه السلام" رخ داد جنگ تحميلى و افزون طلبى، طلحه و زبير "دو نفر از سران اسلام" و عايشه بود كه بهانه آنها به ظاهر مطالبه خون عثمان بود با اينكه طبق شواهد تاريخىآنها خود از عوامل مؤ ثر تحريك كننده در قتل عثمان بوده اند، اين جنگ در سال 36 هجرى در بصره واقع شد كه منجر به شهادت 5000 نفر از سپاه على "عليه السلام" و سيزده هزار نفر از سپاه عايشه گرديد. [ تتمة المنتهى]
طلحه و زبير با شكستن بيعت خود با على "عليه السلام" جلودار جبهه ناكثين بودند على "عليه السلام" از اين دو نفر دلى پر رنج و غم داشت چرا كه عامل فتنه شديد بين مسلمين شدند. على "عليه السلام" در مورد آن دو دست به دعا برداشت و آنها را نفرين كرد و عرض كرد: خدايا! طلحه را مهلت نده و به عذابت بگير و شر زبير را آنگونه كه مى خواهى از سر من كوتاه كن، در جنگ جمل هنگامى كه سپاه جمل متلاشى شد مروان كه از سرشناسان سپاه جمل بود گفت: بعد از امروز ديگر ممكن نيست خون عثمان را از طلحه مطالبه كنيم هماندم او را مورد تير قرار داد تير به رگ ساق پاى طلحه خورد و خون مثل فواره جارى شد طلحه از غلام خود كمك خواست غلامش او را سوار قاطرى كرد و به غلام خود گفت:
اين خونريزى مرا مى كشد جاى مناسبى يافتى مرا پياده كن. سرانجام غلام او را به خانه اى خانه هاى بصره برود و او همانجا جان سپرد، به اين ترتيب خود او به عنوان خونخواهى عثمان با سپاه على "عليه السلام" مى جنگيد توسط مروان كه از سران لشكرش بود به خاطر همين عنوان ترور شد و به هلاكت رسيد، اما زبير در قبل از شروع جنگ، نصايح على "عليه السلام" باعث شد كه زبير با يادآوردن حديثى كه على "عليه السلام" از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم براى او نقل كرد از صف دشمنان على "عليه السلام" خارج شد با اينكه وظيفه او اين بود كه از امام وقت خود يعنى على "عليه السلام" حمايت كند ولى كلا از ميدان جنگ كنار كشيد و به سوى بيابانى كه معروف به وادى السباع بود رفت و در آنجا مشغول نماز بود كه شخصى بنام عمروبن جرموز بطور ناگهانى بر او حمله كرد و او را كشت و او نيز كه آتش افروز جنگ جمل بود در 75 سالگى اين گونه به هلاكت رسيد ابن جرموز شمشير و انگشتر زبير را به حضور على "عليه السلام" آورد وقتى چشم على "عليه السلام" به شمشير زبير افتاد فرمود: "سيف طال ما جلى الكرب عن وجه رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم [ الكنى و الالقاب، ج 1،ص 239] اين شمشير چه بسيار اندوهى را كه چهره رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم بر طرف ساخت."