سخنان مادر مولود كعبه - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

سخنان مادر مولود كعبه

صبح روز چهارم وقتى فاطمه از كعبه بيرون آمد در مقابل چشمان به انتظار نشسته مردم، ناگهان ديوار كعبه از همان جاى قبل شكاف برداشت و از هم فاصله گرفت تا حدى كه فاطمه توانست از آن خارج شود. مردم در كمال تعجب ناظر اين مطلب عجيب بودند آنها ديدند آن بانوى با عظمت مولود كعبه را در آغوش فشرده و نوزاد خندان است و با اين حال از شكاف ديوار كعبه خارج شد قبل از آنكه كسى سؤال كند، فاطمه رو به مردم كرد و چنين سخن آغاز كرد.

اى مردم من بر زنانى كه قبل از من بوده اند فضيلت داده شدم... من وارد خانه محترم خداوند شدم و در خانه عتيق الهى فرزند به دنيا آوردم و سه روز درون آن ماندم و از ميوه ها و غذاهاى بهشت خوردم آنگاه فرمود: هنگامى كه فرزندم را در آغوش گرفتم و خواستم از كعبه خارج شوم هاتفى ندايم داد:

'اى فاطمه نام اين مولود را على بگذار...'. [ كشف اليقين، ص 6 و بشارة المصطفى، ص. ]

تبريك تولد على

پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم مى فرمايد: هنگام ولادت على "عليه السلام" جبرئيل بر من نازل شد و چنين پيام آورد:

'اى حبيب خدا، خداوند على اعلى بر تو سلام مى رساند و براى ولادت برادرت على به تو تبريك مى گويد: و مى فرمايد: اكنون زمان ظهور نبوت تو و اعلام وحى تو و پرده بردارى از رسالت تو نزديك شده است، چرا كه تو را به برادرت و وزيرت و دامادت و جانشينت مويد داشته ام. كسى كه با او كمر تو را محكم نمودم و ذكر تو را علنى ساختم.

اكنون برخيز و استقبال او برو، و او را با دست راست در آغوش گير، چرا كه او اصحاب يمين است و شيعيان او پيشانى سفيدان نشانه دار هستندز[ بحارالانوار، ج 35. ]

لذا به همين جهت است كه در روايتى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: 'على منى به منزلة راسى من بدنى؛ نسبت على با من مانند نسبت سر من است با بدن من' [ الرياض لنضره، ص 162. ]

/ 356