منزلت قارى نزد على - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

منزلت قارى نزد على

روزى جوانى خدمت امام على "عليه السلام" حضور يافت و اقرار به سرقت كرد امام به او فرمود: انى اراك شابا لاباس بهيئتك فهل تقرا شيئا من القرآن، من تو را جوانى مى بينم كه ظاهرى بى عيب و آراسته دارى، ايا از قرائت قرآن آگاهى؟
مجرم اظهار كرد: سوره بقره را مى خوانم آنگاه امام فرمود: فقد وهبتك يدك لسورة البقره؛ دستت را در مقابل سوره بقره بخشودم [ الاستبصار، ج 4، ص 252]

امام در برخورد با غلات

غلات عده گمراهى بودند كه در زمان على "عليه السلام"، حضرتش را تا به مرحله الوهيت حق تعالى بالا بردند، آنها وقتى از آن اعتقاد بازنگشتند امام آنها را در آتش سوزاند. [ تهذيب، ج 10، ص 138] و همچنين، روزى مردى خدمت امام آمد كه دو مرد از مسلمانان كوفه را در حالى كه بت مى پرستيده اند را ديده بود. امام به گواهى او اكتفا نكرد لذا كسى را فرستاد تا مطلب بت پرستى آن دو نفر را بررسى كند نماينده اما بت پرستى آن دو مرد را تاءييد كرد، آنگاه امام آنان را طلبيد و از آنان خواست تا از بت پرستى بازگردند، اما آنان از اين عمل خوددارى نكرد. سپس امام دستور دادند كه آتشى برافرزند و آنان را در آن آتش بيفكنند [ من لايحضره الفقيه، ج 3، ص 91] همچنين امام در دوران حكومت خود دو زن را نيز كه روابط غير مشروع با يكديگر داشتند را در آتش د سوزاند. [ استصبار، ج 4، ص 230]

تنبيه هوس باز شكم پرست

روزى مردى نصرانى كه تازه مسلمان شده بود، او را با گوشت خوك بريان شده دستگير كردند آنگاه او را نزد امام على "عليه السلام" آوردند. امام پرسيد كه: چرا چنان كرده است؟
او در پاسخ گفت: من مريض بودم و براى مداوا از آن مى خواستم استفاده كنم.
امام در نهايت اظهار داشت كه اگر خوك استفاده مى كردى بر تو حد مى زدم، امام اكنون چنان ضرباتى بر تو فرود آيد كه ديگر ياد اين عمل را ننمايى. [ دعائم الاسلام، ج 2، ص 483]

عدالت براى همه

روزى فردى به نام لبيدبن عطارد تميمى توسط ماءموران حكومتى حضرت به خدمت امام على "عليه السلام" احضار گشت او به همراه ماءمورين امام در بين راه به جمعى برخورد كه بعضى از طائفه بنى اسد در آن جمع گرد هم آمده بودند، در ميان آن جمع نعيم بن دجاجه نشسته بود، او برخاست و لبيد بن عطارد را فرارى داد.
مسؤ ولان دستگيرى، خدمت امام آمدند و اظهار داشتند كه نعيم بن دجاجه باعث فرار كردن لبيد شد، او چنين حادثه اى را بوجود آورده است. امام فرمان احضار نعيم را داد و به شدت او را بخاطر عمل ناپسندش مورد تعزير قرار داد [ الغارت، ج 1، ص 119]

/ 356