تماس فرشته با على - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تماس فرشته با على

حمران بن اعين يكى از شاگردان امام باقر و امام صادق عليهم السلام است مى گويد: روزى از امام باقر "عليه السلام" شنيدم كه فرمود:
ان عليا محدثا؛ همانا على "عليه السلام" محدث بود [ محدث يعنى خداوند اخبار آسمانى را به وسيله فرشته يا صدا به او مى رساند]
او مى گويد: من نزد دوستانم آمدم و به آنها گفتم خبر عجيبى براى شما آورده ام، آنها گفتند آن خبر چيست؟ حمران گفت: از اما باقر "عليه السلام" اين مطلب را شنيدم دوستان او گفتند تا از آن حضرت نپرسى كه چه كسى اخبار آسمانى را به على "عليه السلام" گزارش د مى دهد كارى نكرده اى.

حمران مى گويد: به حضور امام باقر "عليه السلام" باز گشتم و عرض د كردم: سخن شما را براى دوستان خود نقل كردم آنها گفتند: اگر نپرسى كه چه كسى اخبار آسمانى را به على "عليه السلام" مى گويد كارى نكرده اى، اكنون آمده ام از شما اين را بپرسم.

امام فرمود: يحدثه ملك؛ فرشته اى با او حديث مى گويد حمران عرض كرد: ايا منظورتان اين است كه على "عليه السلام" پيغمبر بود؟ امام دست خود را بالا نمود "يعنى نه او پيامبر نبود" سپس فرمود: على "عليه السلام" در اين مورد مانند همدم سليمان "آصف بن برخيا" و همدم موسى "خضر" يا مانند ذوالقرنين [ در بعضى روايات آمده: كه على "عليه السلام" روزى مقام و اوصاف ذوالقرنين را براى اصحاب خود ذكر كرد و سپس فرمود: در ميان شما نيز مانند او هست] بود "كه فرشته به آنها نيز حديث مى گفت" ايا اين خبر به شما نرسيده كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: وفيكم مثله؛ او "على" در ميان شما مانند ذوالقرنين هست. [ اصول كافى و تفسير على بن ابراهيم]

على بنده اى از بندگان پيامبر

يكى از دانشمندان يهودى به حضور اميرمؤ منان على "عليه السلام" آمد و پرسيد: اى اميرمؤ منان! پروردگارت از چه وقت بوده است؟
امام فرمود: واى بر تو، سؤ الى مانند از وقت بوده؟ را در مورد چيزى مى گويند، كه زمانى نبوده باشد ولى وجودى كه هميشه بوده، چنين سؤ الى درباره او غلط است پس خدا بدون آنكه قبلى داشته باشد پيش از هر چيزى است او بى آنكه نهايتى داشته باشد پايان پايانها است.
دانشمند يهودى گفت: آيا تو پيامبر هستى؟
امام على "عليه السلام": مادرت به عزايت بنشيند انما اناعبد من عبيد رسول الله: همانا من بنده اى از بندگان رسول خدا هستم. [ اصول كافى، ج 1]

تغافل در مقابل جاهل

روزى شخصى به على "عليه السلام" دشنام داد حضرت خود را به تغافل زد و از او گذشت و لقد امر على اليئم يسبنى فمضيت ثمة لا ينينى مى فرمايد: به گوش خودم شنيدم كسى را كه به من دشنام مى داد من به روى خود نياوردم و با خود گفتم: لابد به على ديگرى بد مى گفته است و اين نحوه برخورد به روش اخلاقى قرآنى است كه در آيه و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما آمده است. [ تفسير سوره حديد و دستغيب]

/ 356