درس خداشناسى - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

درس خداشناسى

اميرالمؤ منين على "عليه السلام" روزى با جمعى از اصحاب خود از اصحاب خود از كوچه اى عبور مى كرد. حضرت پير زنى را ديد كه با چرخ نخ ريسى خود مشغول رستن پنبه است. حضرت سؤ ال كردند: اى پير زن خداى خود را به چه چيزى شناختى؟ پير زن به جاى جواب، دست از دسته چرخ برداشت طولى نكشيد پس از چند مرتبه دو زدن، چرخ از حركت ايستاد، پير زن گفت: يا على چرخى به اين كوچكى براى گردش د احتياج به شخصى چون من دارد آيا ممكن است افلاك با اين عظمت و كرات با اين بزرگى بدون مدبرى دانا و حكيم و صانعى توانا و با نظم معينى به گردش افتند و از گردش خود باز نايستند. على "عليه السلام" روى به اصحاب خود كردند و فرمودند: مانند اين پير زن خدا را بشناسيد. [ روش تبليغ]

منشأ اندوه و غم

امام باقر "عليه السلام" فرمود: على "عليه السلام" روزى اندوهناك شد آنگاه فرمود: اين اندوه از كجا بر دل من نشست؟ كه بياد ندارم من كه نه بر آستانه در خانه نشسته ام، نه از ميان گله گوسفندان راه عبور باز كرده ام و نه پيراهنم را ايستاده پوشيده ام و نه با دامن "شلوار" خود دست و رويم را خشك كرده ام. [ خصال صدوف، ص 250]

فرق بين ايمان و يقين

روزى اميرالمؤ منين على "عليه السلام" از دو فرزند ارجمندش امام حسن و امام حسين عليهم السلام پرسيد: فرق ميان ايمان و يقين چيست؟ هر دو براى رعايت ادب سكوت كردند تا هر يك كه پدر مورد خطاب قرار داد پاسخ دهد. امام خطاب به فرزند بزرگتر فرمود: يا ابا محمد "كنيه امام حسن "عليه السلام" است" پاسخ ده. امام حسن "عليه السلام" پاسخ داد بينهما شبر يعنى فاصله ايمان و يقين يك وجب است. پدر از او توضيح خواست و امام مجتبى "عليه السلام" در توضيح فرمودند:

لان الايمان ما سمعناه باذاننا و صدقناه بطوبنا و اليقين ما ابصرناه با عيننا و استدللنا به على ما غابب عنا؛ يعنى: ايمان چيزى است كه به گوش مى شنويم و با دل آن را تصديق مى كنيم و يقين چيزى است كه با چشم آن را مى بينيم و به آن بر چيزى كه از ما پنهان است استدلال مى كنيم. [ بحارالانوار، ج 70]

سفارش رعايت آداب اجتماعى

در سفارشى حضرت على "عليه السلام" به فرزند خود حضرت امام حسين "عليه السلام" فرموده است:




  • حسين اذا كنت فى بلدة
    و لا تفخرن فيهم بالنهى
    فكل قبيل بالبابها



  • غريبا فعاشر بآدابها
    فكل قبيل بالبابها
    فكل قبيل بالبابها



حسين جان هر گاه در شهرى غريب بودى، با آداب و رسوم آن محل زندگى كن، عقل خود را بكار گير، و در ميان آنان فخر و مباهان به خود راه مده.
زيرا هر جمعيتى عقلاء و خردمندانى دارد و رسوم خود را محترم مى شمارد. [ ديوان امام على "عليه السلام"] و در برخورد با جاهلان حضرتش مى فرمايد:




  • و لقد امر على اللئيم يسبنى
    فمضيت عنه و قلت لا يغنينى



  • فمضيت عنه و قلت لا يغنينى
    فمضيت عنه و قلت لا يغنينى



به تحقيق گاه مى گذرم بر شخص پستى كه به من ناسزا مى گويد: پس از او مى گذرم و به خود مى گويم كه مقصود او من نيستم.

/ 356