كاشت درخت خرما - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

كاشت درخت خرما

امام باقر "عليه السلام" فرمود: روزى مردى، اميرمؤ منان على "عليه السلام" را سوار بر شترى كه بارى از هسته خرما بر آن بود، ديد كه عبور مى كرد، پرسيد: اى ابوالحسن "عليه السلام" اين بار چيست؟ آن حضرت در پاسخ فرمود: ماة الف عذق ان شاء الله؛ اگر خدا بخواهد صد هزار درخت خرما.
او آنها را در زمينى كاشت همه آنها بصورت درخت در آمد و حتى يك دانه از هسته آنها تباه نشد و به اين ترتيب حضرت يك نخلستان خرماى صد هزار درختى را پديدار نمودند. [ فروع كافى، ج 5، ص 75]

احداث باغ

امام على "عليه السلام" با دسترنج خود دو باغ احداث كرد كه نام آن دو باغ يكى ابونيزر ديگرى باغ بغيبغه "بغبغه" بود و شخصى بنام ابونيزر سرپرستى آن دو باغ را به عهده داشت ابونيزر مى گويد: در باغ بودم روزى امام على "عليه السلام" وارد باغش شد و به من فرمود: آيا غذا در باغ هست؟ عرض كردم: با كدوئى كه از اين باغ بدست آمده و روغنى كه موجود بوده غذايى آماده ساخته ام. فرمود: آن غذا را بياور بخوريم. غذا را حاضر كردم و پس از ميل غذا و شستن دستها كلنگ را به دست گرفت و به سوى چاه قنات آن باغ روانه شد و به لاى روبى و پاك كردن آن قناعت پرداخت و در حالى كه عرق از پيشانيش مى ريخت از چاه بيرون آمد و بار ديگر به داخل چاه رفت و همچنان به لاى روبى پرداخت و به هنگام كلنگ زدن به زمين صداى همهمه آن حضرت به بيرون چاه مى رسيد، آن قنات را به گونه اى پاكسازى نمود كه به اندازه گردن شتر آب آن زياد شد سپس با شتاب از چاه بيرون آمد و فرمود: خدا را گواه مى گيرم كه اين چشمه و باغ را وقف كردم آنگاه از من قلم و كاغذ طلبيد حاضر نمودم.

آن حضرت نوشت: بسم الله الرحمن الرحيم، اين را وقف كرده بنده خدا على، تا اليقى الله وجهه حرالنار يوم القيامة؛ تا خداوند به وسيله اين دو چشمه وقف شده چهره على "عليه السلام" را در قيامت از حرارت آتش دوزخ حفظ كند.
پس از على "عليه السلام" امام حسن "عليه السلام" و بعد از امام حسين "عليه السلام" و... طبق وقف نامه عمل كردند و از درآمد محصول آن دو باغ بذل و بخشش مى كردند و به فقراء و درماندگان راه مى دادند در يكى از سالها امام حسين "عليه السلام" مقروض شد معاويه از فرصت استفاده كرد و پيشنهاد كرد آن دو باغ را به دويست هزار دينار خريدار هستم امام حسين "عليه السلام" فرمود: اين دو مزرعه فروشى نيست. پدرم آن را بر عموم فقراء وقف نمود تا چهره اش از آتش دوزخ محفوظ بماند بنابراين من آنها را به هيچ قيمتى نمى فروشم. [ مستدرك الوسائل، ج 2 ص 514]
اميرمؤ منان اين دو باغ معروف به چشمه ابى نيزر بغبغه را وقف كرد از در آمد محصولات آنها در تاءمين معاش زندگى فقراء مردم مدينه و درماندگان صرف گردد.

موقوفات حضرت زهرا

ابوبصير مى گويد: امام باقر "عليه السلام" به من فرمود: آيا نمى خواهى وصيت فاطمه عليهاالسلام را براى تو بازگو كنم؟ عرض كردم: آرى مى خواهم امام باقر "عليه السلام" جامه دانى را بيرون آورد و در ميان آن نامه اى را خارج كرد و آن نامه را كه وصيت نامه حضرت زهرا عليهاالسلام را كه در مورد وقف مزارع هفتگانه بود چنين خواند: بسم الله الرحمن الرحيم اين وصيتى است كه فاطمه دختر پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به آن وصيت نموده است وصيت كرد به حوائط سبعه "باغهاى يا مزارع هفتگان" كه عبارتنداز:

عواف، دلال، برقه، ميثب "بروزن منبر" حسنى، صافيه، مال "مشربه" ام ابراهيم، تا وقف باشد و توليت آن را به على بن ابيطالب "عليه السلام" واگذار كردم و پس از او به بزرگترين فرزندانم باشد خداوند بر اين وصيت گواه است و همچنين مقداد و زبير گواهى مى دهد و اين وصيت را على بن ابيطالب "عليه السلام" نوشت [ مستدرك الوسائل، ج 2 ص 514]

دعاى ختم قرآن

حضرت اميرالمؤ منين "عليه السلام" وقتى قرآن را ختم مى فرمود اين دعا را مى خواند:





  • اللهم اشرح بالقرآن صدرى
    واستعمل بالقرآن بدنى
    و ثوره بالقران بصرى
    و اءطلق بالقرآن لسانى
    و به قرآن، زبانم را رها كن.



  • خدايا به قرآن، شرح صدر مرا عطا كن.
    و به قرآن بدنم را به كار بندگى خود وادار كن.
    و به قرآن، ديده ام را روشنايى بخش.
    و به قرآن، زبانم را رها كن.
    و به قرآن، زبانم را رها كن.



/ 356