به خانواده ات سفارش كن - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

به خانواده ات سفارش كن

حضرت على بن ابيطالب "عليه السلام" به كميل فرمود: به خانواده است فرمان ده...
يا كميل مراهلك ان ترو حوا فى المكارم و يدلجوا فى حاجة من هو نائم فو الذى وسع سمعه الاصوات...
اى كميل! خانواده خود را فرمان ده كه خويشتن را به محامد اخلاق و مكارم صفات آراسته سازند و در تاريكى شب ها براى رفع نيازمندى خفتگان بكوشند، سوگند به آن خدا، كه شنواييش، اصوات را احاطه كرده است، هر كس در دل ديگران، سرور و شادمانى ايجاد كند، خداوند متعال از آن سرور، لطفى بيافريند كه چون اندوه و غصه به آن كس هجوم آورد، آن لطف همچنان سيلى كه در بستر سراشيب، فضول اشتران را با خود مى برد اثر اندوه را از دل آن كس بزدايد [ نشان از بى نشانها]

اهل زمانه خود را بشناس...

حضرت اميرالمؤ منين "عليه السلام" به فرزند خود امام حسن "عليه السلام" چنين نصيحت و سفارش فرمود:
يا بنى انه لابد اللعاقل ان ينظر فى شانه فليحفظ لسانه و ليعرف اهل زمانه يا بنى ان من البلاء الفاقه...
پسر عزيزم خرد در آدمى دوست و يار اوست، و حلم و بردبارى همچون وزير و
رفيق، و مدارا همانند پدر مهربان، و صبر و شكيبايى به منزله بهترين لشكر وى است. پسرم خردمند، بايد كه در
كار خويش به دقت بنگرد و زبان در اختيار خود دارد و در حق اهل زمان و مردم عصر خود عارف باشد.

پسرم، تهى دستى خود بلايى است و از آن بدتر بيمارى جسم آدمى و از آن بدتر بيمارى دل او است. ثروت و مكنت خود نعمت است ليكن برتر از آن نعمت سلامت بدن انسان و بالاتر از آن نعمت تقواى قلب وى است. پسرم، اوقات مؤ من سه بخش است: قسمتى كه در آن با خداى خويشتن راز و نياز كند و قسمت ديگر را صرف محاسبه نفس د و نظر در كار و رفتار خود كند و در بخش سوم از نعمتى كه خداوند بر او حلال و سزاوار فرموده است بهره برد. نيز هر مؤ من مسلمان ناگزير است كه به سه مورد توجه و عنايت كافى مبذول دارد ترميمى در وضع معيشت و زندگى و گامى براى روز واپسين و بهره اى از آنچه حلال و مباح گرديده است. [ نشان از بى نشانها]

گفتگوى شيرين امام على با امام حسن

محمد بن طلحه "علامه شافعى مذهب" از ابونعيم حديث مى كند كه اميرالمؤ منين على "عليه السلام" روزى با پسرش امام حسن "عليه السلام" گفتگوى شيرينى به ميل كشيده بود. على "عليه السلام" سؤ ال مى كرد و حسن "عليه السلام" جواب مى داد:

» اميرالمؤ منين "عليه السلام" فرمود: اى پسر معنى رشد و صلاح چيست؟ حسن "عليه السلام" عرض كرد: بديها را با نيكى از ميان برداشتن.

» پرسيد شرف چيست؟ جواب داد خويشاوندان را در سايه خود نگاه داشتن و از خطايشان گذشتن.

» گفت مروت چيست؟ جواب داد عفاف نفس و اعطاى سائل

» سوال كرد دقت چيست؟ فرمود در اندك و بسيار و كوچك و بزرگ با احتياط نگريستن.

» پرسيد: فرومايگى چيست؟ گفت: راحت خود و رنج كسان خود خواستن

» پرسيد: كرم چيست؟ در همه حال خواه در توانگرى خواه در درويشى، بخشيدن.

» پرسيد: بخل چيست؟ جواب داد: شرف خويش در سرمايه جستن.

» پرسيد: برادرى چيست؟ جواب داد: برابرى در همه حال چه در تنگدستى و چه در آسايش.

» پرسيد: ترس چيست؟ گفت: بر دوست حمله كردن و از دشمن گريختن.

» پرسيد: غنيمت چيست؟ جواب داد: غنيمت رغبت به تقوا و پرهيزگارى است.

» پرسيد: بردبارى چيست؟ گفت: خويشتن را نگاه داشتن و خشم خود را فرو خوردن.

» پرسيد: بى نيازى چيست؟ گفت بر قسمت خويش قناعت كردن.

» پرسيد: گدايى چيست؟ گفت: هوس پرستى.

» سؤ ال كرد: مناعت چيست؟ فرمود حرمت خويش نگهداشتن.

» سؤ ال كرد: ذلت چيست؟ جواب داد: در برابر حوادث جزع كردن.

» سؤ ال كرد: حماقت چيست؟ فرمود: در محافل با ريش خود بازى كردن.

» گفت: جراءت چيست؟ جواب داد: بى ترس و هراس به پيكار حريف رفتن.

» پرسيد: رنج بيهوده چيست؟ گفت: بيهوده سخن گفتن.

» پرسيد: عظمت چيست؟ فرمود: در عين تنگدستى بخشيدن و در عين قدرت بخشودن.

» سؤ ال كرد: عقل چيست؟ جواب داد: شنيده ها را به خاطر سپردن.

» سؤ ال كرد: جهل چيست؟ جواب داد: پيشواى خود را كوچك شمردن و سر از فرمانش برتافتن.

» پرسيد: روشنايى چيست؟ نيكى را بكار بستن و از بدى دورى جستن.

» پرسيد: احتياط چيست؟ گفت: با زير دستان مدارا كردن.

» سؤ ال كرد: غفلت چيست؟ جواب داد: مسجد را ترك گفتن و در پى فرومايگان دنيا به دست دويدن.

» پرسيد: سفاهت چيست؟ گفت: فرومايگى.

» سؤ ال كرد: حرمان چيست؟ جواب داد: بخت سفيد را با دست خود سياه كردن.

» سؤ ال كرد: سيد كيست؟ گفت: آن كس كه عشيره و قبيله خود را زخم زبان و نيششان ايمن بدارد.

/ 356