پس آن نور مقدس را در حجاب قدرت 12 هزار سال جارى داد و او مى گفت: سبحان ربى الاعلى. و در حجاب عظمت يازده هزار سال و او مى گفت: سبحان عالم السر و در حجاب منت ده هزار سال و مى گفت: سبحان من هو قائم لايلهو و در حجاب رحمت نه هزار سال و مى گفت: سبحان الرفيع الاعلى و در حجاب سعادت هشت هزار سال و مى گفت: سبحان من هو دائم لايسهو و در حجاب كرامت هفت هزار سال و مى گفت: سبحان من هو غنى لايفتقر و در حجاب منزلت شش هزار سال و مى گفت: سبحان العليم الكريم و در حجاب هدايت پنج هزار سال و مى گفت: سبحان ذى العرش د العظيم و در حجاب نبوت چهار هزار سال و مى گفت: سبحان رب العزه عما يصفون و در حجاب رفعت سه هزار سال و مى گفت: سبحان ذى الملك و الملكوت و در حجاب هيبت دو هزار سال و مى گفت: سبحان الله وبحمده و در حجاب شفاعت دو هزار سال و مى گفت: سبحان ربى العظيم و بحمده پس نام مقدس آن حضرت را بر لوح ظاهر گردانيد و ان نام مبارك چهار هزار سال بر لوح مى درخشيد پس اسم اطهر آن حضرت را بر عرش ظاهر گردانيد و هفت هزار سال در آنجا نور مى بخشيد همچنين در احوال رفعت و جلال مى گرديد تا آنكه حق تعالى آن نور را در صلب آدم جاى داد و از آدم در شيث و از شيث در انوش و از انوش در قينان و از قينان در مهلائيل... تا در ابراهيم خليل الله و ابراهيم در اسماعيل... در عبدمناف و از عبدمناف در هاشم و از هاشم سيد قريش در عبدالمطلب و از عبدالمطلب در عبدالله جاى داد و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به دنيا آمد. [ حيات القلوب، ج 2، ص 3] فاطمه بنت اسد مادر اميرالمؤ منين خندان و شادان وقتى پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم بدنيا آمد نزد ابوطالب پدر حضرت على "عليه السلام" آمد و او را به آنچه واقع شده بود خبر داد. پس ابوطالب به وى گفت: مگر از اين امر در شگفتى؟ تو هم باردار مى شوى و وصى و وزير او را مى زايى. [ بحارالانوار، ج 15، ص 297]