بت شكن آخر - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

بت شكن آخر

على "عليه السلام" مى فرمايد: شبى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مرا نزد خويش فرا خواند. من در منزل همسرش خديجه نزد او حاضر شدم آنگاه فرمود على "آماده باش" و از پى من حركت كن. سپس خود در جلو حركت كرد و من هم به دنبال آن حضرت حركت كردم تا آنى كه در دل آن شب به خانه خدا كعبه رسيديم... رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آهسته فرمود: على از دوش من بالا برو، آنگاه خود خم شد و من از كتف مبارك او بالا رفتم و بر بام كعبه قرار گرفتم و هر چه بت در آنجا بود پايين انداختم، آنگاه از مسجدالحرام خارج شديم و راهى منزل خديجه شديم. در بازگشت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم به من فرمود: نخستين كسى كه بتها را درهم شكست جد تو ابراهيم "عليه السلام" بود و آخرين كسى كه بتها را شكست تو بودى بامداد روز بعد

هنگامى كه اهل مكه سراغ بتهاى خود رفتند ديدند كه بتهايشان برخى شكسته و برگشته و بر زمين افتاده است. آنها با خود اين اعمال از كسى جز محمد صلى الله عليه و آله و سلم و پسر عمويش على "عليه السلام" سر نمى زند... [ كشف الغمه، ج 1، ص 79. اين شكستن بتها بوسيله على "عليه السلام" قبل از هجرت پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و فتخ مكه بوده است و همين عمل نيز در روز فتح مكه مجددا توسط آن حضرت انام شده است. ]

قضاوت على

اعراب به كثرت نسل خود خيلى علاقمند بودند و اصرار زيادى مى ورزيدند تا در خانواده شان جنس ذكورى باشد لذا روزى سه مرد در طهر واحد با زنى هم بستر شدند و اين زن پسرى زائيد هر سه اين مرد ادعا داشتند كه پدر اين پسر هستند هنوز سوره ى مباركه نور نازل نشده بود تا زناكاران به مجازات خود برسند، لذا آنها با هم اختلاف نزاع داشتند تا اينكه خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم هم اين قضاوت را به على "عليه السلام" احاله فرمود. اميرالمؤمنين "عليه السلام" دستور داد: نام اين سه مرد را بر 3 ورقه كوچك بنويسند و آن سه ورقه را مثل قرعه لوله كرد و جلوى بچه بيندازند آن قرعه را كه كودك از زمين برمى دارد بنام پدرش خواهد بود. رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم اين قضاوت على "عليه السلام" را به قضاوت حضرت داود "عليه السلام" تشبيه فرمود: الحمد الله الذى جعل فينا اهل البيت من يقضى على سنن داوود. [ كتاب معصوم دوم، جواد فاضل، ص 155. ]

عادل دادگر

روى گاوى با شاخ تيز خود شكم خرى را دريد. صاحب خر شكايت خود را به رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم عرضه داشت هنوز خدا صلى الله عليه و آله و سلم سخن نگفته بود كه ابوبكر عقيده اش را اظهار كرد و گفت حيوان زبان بسته اى حيوان زبان بسته ى ديگرى را كشت به كسى مربوط نيست. ولى اميرالمؤمنين "عليه السلام" فرمود: اگر آن گاو آزاد بود و به خر حمله آورد و
شاخش زده صاحب گاو مسئول اين جنايت است زيرا گاو وحشى خود را آزاد گذاشته تا به مال مردم تعدى و تجاوز كند. ولى اگر آنجايى كه گاو بسته بوده و خر با پاى خود به پيش گاو رفته و سرانجام كشته شده صاحب گاو گناهى ندارد و از دادن تاوان معاف است.
رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: قضاوت على كافيست. [ كتاب معصوم دوم. ]

/ 356