تيرهاى مرگ به خطا نمى رود - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

تيرهاى مرگ به خطا نمى رود

اميرمؤمنان على "عليه السلام" وصى و جانشين پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم اشعار زير را در سوگ جانسوز پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم خواند:




  • الموت لا والد يبقى و لا ولدا
    هذا النبى و لم يخلد لامته
    للموت فينا سهام غير خاطئة
    من فاته اليوم سهم لم يفته غدا



  • هذا السبيل الى ان لاترى احدا
    لو خلد الله خلقا قبله خلدا
    من فاته اليوم سهم لم يفته غدا
    من فاته اليوم سهم لم يفته غدا



مرگ نه پدر و نه فرزند را باقى نمى گذارد و برنامه مرگ همچنان ادامه دارد تا همه بميرند.

مرگ حتى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را براى امتش باقى نگذاشت اگر خداوند كسى را قبل از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم باقى مى گذاشت او را نيز باقى مى گذاشت ناگزير ما آماج تيرهاى مرگ كه خطا نمى روند واقع مى شويم كه امروز مورد اصابت تير مرگ نشديم فردا او ما را از ياد نمى برد. [ انوار البهيه، ص 42]

شمشير ذوالفقار

ذوالفقار نام شمشير معروف على "عليه السلام" است در اينكه آن چرا ذوالفقار "صاحب دو سر، يا صاحب حفره و خالها" و از كجا بدست آمده مطالب مختلفى نقل شده است [ در اين باره به مجمع البحرين واژه فقر مراجعه شود] يكى از اقوال آن است كه اين شمشير در جنگ بدر از ناحيه دشمن به دست
على "عليه السلام" رسيد.

ماجراى آن چنين است نبيه و منبه پسران حجاج سهمى از مشركان سبك سروبى تربيت قريش بودند و همواره پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله و سلم را مى آزردند و با گفتار ناپسند خود آن حضرت را سرزنش مى كردند اين دو با پسر منبه كه عاص نام داشت در سال دوم هجرت در جنگ بدر شركت كرد و سرانجام نيز با تيغ بران آن حضرت كشته شدند. ذوالفقار كه شمشيرى داراى دو سر از فولاد،نابود در دست عاص بن منبه بود كه پس د از كشته شدن او، آن شمشير به دست على "عليه السلام" افتاد و على "عليه السلام" آن را نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آورد و پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آن را به على "عليه السلام" بخشيد [ كامل ابن اثير، ج 2، ص 50]

/ 356