منزلت على در نزد پيامبر - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید



منزلت على در نزد پيامبر

صبح آن شب كه فاطمه زهرا عليهاالسلام به خانه شوهر رفت، پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم ظرفى شير به خانه آنها برده و فرمودند: فاطمه جان پدرت فداى تو باد از اين شير بياشام، سپس رو به على "عليه السلام" كردند و فرمودند: پسر عمويت فدايت شود تو هم از اين شير بنوش. [ محجة البيضاء، ج 4]

وصيتى از رسول خدا

اميرالمؤمنين "عليه السلام" فرمود: رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم ضمن وصيت خود به من فرمود: يا على هر كس كه همسر خود را اطاعت كند خداوند او را به رو در آتش افكند. على "عليه السلام" عرض كرد: اين اطاعت در چه مواردى است؟ رسول اكرم صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: كسى كه به همسر خود اجازه دهد به حمامهاى بيرون از خانه و يا مجالس عروسى و مجالس نوحه سرايى برود و جامه هاى بدن نما بپوشد. [ خصال صدوق، ص 215]

دعاى مخصوص

ابن عباس گويد: على ابن ابيطالب "عليه السلام" نزد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم آمد و چيزى از آن حضرت در خواست كرد پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم به او فرمود: يا على به حق آنكه مرا به پيغمبرى فرستاد سوگند كه نزد من هيچ از كم و بيش نيست ولى تو را چيزى مى آموزم كه دوست من جبرئيل براى من آورد و گفت: يا محمد اين هديه اى است از نرد خداى عزوجل كه تو را با آن گرامى داشته و به هيچ كس از پيغمبران پيشين اين هديه را نداده است و آن نوزده جمله است كه هر دلسوخته و هر مصيبت زده و هر اندوهناك و هر غمناك و هر كسى كه
در خطر دزد و آتش سوزى باشد آنها را بخواند و هر بنده اى كه از پادشاهى بترسد آن كلمات را بگويد خداوند براى او وسيله رهايى فراهم سازد و آن نوزده جمله است كه چهار جمله آن بر پيشانى اسرافيل نوشته شده و چهار جمله اش بر پيشانى ميكائيل و چهار جمله آن بر گرداگرد عرش و چهار جمله اش بر پيشانى جبرئيل و سه كلمه آن در جائى كه خدا خواسته است نوشته شده است. على "عليه السلام" عرض كرد: يا رسول الله چگونه آنها را بخوانيم؟ حضرت فرمود: بگو يا عماد من لا عماد له و يا كريم العفو و يا حسن البلاء و يا عظيم الرجاء و يا عون الضعفاء و يا منقذ الغرقى و يا منجى الهلكى يا محسن يا مجمل يا منعم يا مفضل انت الذى سجد لك سواد الليل و نورالنهار و ضوء القمر و شعاع الشمس و دوى الماء و خفيف الشجر يا الله يا الله يا الله انت وحدك لا شريك لك آنگاه مى گويى بارالها! با من چنين و چنان كن كه بطور مسلم از جاى خود بر نخيزى تا اينكه دعاى تو مستجاب شود. [ خصال صدوق، ص 606]

حضور شخصى بزرگ

امام حسن "عليه السلام" در دوران هفت سالگى، به مسجد مى رفت و پاى منبر رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مى نشست، و آنچه در مورد وحى، از آن حضرت مى شنيد به منزل باز مى گشت و براى مادر فاطمه زهرا عليهاالسلام نقل مى كرد "به اين ترتيب كه همچون يك خطيب روى متكائى مى نشست و سخنرانى مى نمود و در ضمن سخنرانى آنچه از پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرا گرفته بود بيان مى كرد" حضرت على "عليه السلام" هر گاه وارد منزل مى شد و با فاطمه زهرا عليهاالسلام سخن مى گفت در مى يافت كه فاطمه عليهاالسلام آنچه از آيات قرآن نازل شده اطلاع دارد از او پرسيد با اينكه شما در منزل هستيد چگونه به آنچه كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم در مسجد بيان كرده آگاه هستى؟! فاطمه زهرا عليهاالسلام جريان را به عرض رساند كه اين آگاهى از ناحيه فرزندت حسن "عليه السلام" به من انتقال مى يابد. روزى على "عليه السلام" در منزل مخفى شده، حسن "عليه السلام" كه در مسجد، وحى الهى را شنيده بود، وارد منزل شد و طبق معمول، بر متكا نشست، تا به سخنرانى بپردازد، ولى لكنت زبان پيدا كرد، حضرت زهرا عليهاالسلام تعجب نمود! حسن "عليه السلام" به مادر عرض كرد: تعجب مكن، چرا كه شخص بزرگى، سخن مرا مى شنود و استماع او مرا از بيان مطلب، باز داشته است.

در اين هنگام على "عليه السلام" از مخفيگاه خارج شد و فرزندش، حسن "عليه السلام" را بوسيد [ سفينة البحار، ج 1، ص 254]

/ 356