على موجودى ملكوتى - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

على موجودى ملكوتى

على "عليه السلام" در مسجد استراحت مى كرد. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم وارد مسجد شد و على "عليه السلام" را بيدار كرد و فرمود: برخيز اى جنبده الهى "واى موجود خدايى" يكى از ياران حضرت عرض كرد: اى رسول خدا آيا ما حق داريم يكديگر را با چنين اسمى صدا بزنيم پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: نه، اين نام مخصوص اوست، او است كه دابة الارض و جنبده خدايى است و خدا در قرآن، او را با اين نام خوانده است، سپس فرمود: اى عى در آخرالزمان خداوند تو را در بهترين صورت زنده مى كند و وسيله اى در دست تو است كه دشمنان را با آن علامت مى زنى. [ بينه/ 7]

على و قرآن

روزى اميرالمؤمنين "عليه السلام" با جمعى از مسلمانان گفتگو مى كرد از جمله آنكه فرمود شما را به خدا قسم مى دهم آيا شما مى دانيد هنگامى كه خداوند آيه "يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله و كونوا مع الصادقين" را نازل كرد سلمان فارسى سؤال كرد: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم آيا منظور از آن عام است يا خاص؟ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: مأمورين به اين دستور همه مؤمنان و اما عنوان صادقين مخصوص برادرم على "عليه السلام" و اوصياء بعد او تا روز قيامت است، هنگامى كه على "عليه السلام" اين سؤال را كرد حاضران همه گفتند آرى اين سخن را از پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم شنيديم. [ بينه/ 7]

هدايت بدون جنگ

اميرمؤمنان "عليه السلام" فرمود: هنگامى كه رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم مرا به سوى يمن فرستاد فرمود: با هيچ كس پيكار مكن مگر آنكه قبلا او را دعوت به سوى حق كنى، به خدا سوگند اگر يك انسان به دست تو هدايت شود براى تو بهتر است از تمام آنچه خورشيد بر آن طلوع و غروب مى كند [ بينه/ 7، ج 18، ص 335]

وضو و نماز، كفاره

على "عليه السلام" فرمود: ما با رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم در مسجد به انتظار نماز بوديم كه مردى برخاست و عرض كرد: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم! من گناهى كرده ام. پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم روى از او برگرداند، هنگامى كه نماز تمام شد همان مرد برخاست و سخن اول خود را تكرار كرد. پيامبر فرمود: آيا با ما اين نماز را انجام ندادى؟ و براى آن بخوبى وضو نگرفتى؟ عرض كرد: آرى. فرمود: اين كفاره گناه تو است.[ بينه/ 7، ج 9، ص 268]

جهنم را مى آورند

وقتى آيه "وجى ء يومئذ بجهنم..." نازل شد رنگ چهره مبارك رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم دگرگون گشت. اين حالت بر اصحاب گران آمد، بعضى به سراغ على "عليه السلام" رفتند و ماجرا را بيان كردند. على "عليه السلام" آمد و ميان دو شانه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم را بوسيد و گفت: اى رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم، پدر و مادرم به فدايت باد، چه حادثه اى روى داده؟ فرمود: جبرئيل اين آيه را بر من تلاوت كرد.

على "عليه السلام" گفت: چگونه جهنم را مى آورند؟

فرمود: هفتاد هزار فرشته آن را با هفتاد هزار مهار مى كشند و مى آورند! و آن در حال سركشى است كه اگر او را رها كنند همه را آتش مى زند، سپس من در برابر جهنم قرار مى گيرم و او مى گويد: اى محمد! مرا با تو كارى نيست، خداوند گوشت تو را بر من حرام كرده است.

على "عليه السلام" مى فرمايد: در آن روز "قيامت" هر كس در فكر خويش است، اما محمد صلى الله عليه و آله و سلم مى گويد: رب امتى، رب امتى "پروردگارا!امتم، امتم"! [ تفسير نمونه، ج 26، ص 472]

/ 356