زنده و پاينده باشى اى پسر ابيطالب - هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) نسخه متنی

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

هزار و یک داستان از زندگانی امام علی (ع) - نسخه متنی

محمدرضا رمزی اوحدی

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید




زنده و پاينده باشى اى پسر ابيطالب

اميرالمؤمنين "عليه السلام" فرمود: روزى ابوبكر و عمر و عثمان و طلحه و زبير و سعد و عبدالرحمن بن عوف و چند نفر ديگر از اصحاب به دنبال پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم كه در خانه ام سلمه بود آمدند ليكن مرا ديدند كه بر در خانه نشسته ام سراغ پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و سلم را از من گرفتند به آنها گفتم صبر كنيد پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم الان از خانه بيرون خواهد آمد، پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نيز بى درنگ بيرون آمد و دست بر پشت من زد و فرمود: زنده و پاينده باشى اى پسر ابيطالب "عليه السلام" كه تو پس از من با مردم محاكمه كنى و با شش دليل بر آنان پيروز شوى كه هيچ يك از آن دلايل را قريش ندارند و آن دلايل عبارتند:از اينكه تو نخستين كس از آنان هستى كه ايمان به خدا آورده اى و در اجراى دستورات از همه استوارتر و بر پيمان هاى خداوند از همه پايدارتر و به زيردستان از همه مهربانتر و در قضاوت از همه داناتر و در مراعات حق تساوى در تقسيم از همه كس دقيقتر و مقام و منزلت تو در پيشگاه الهى از همه والاتر مى باشد. [ خصال صدوق، ص 376]

قبور ائمه معصومين

حضرت على "عليه السلام" از پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم نقل مى كند كه پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم به من فرمود: اى على "عليه السلام" به خدا سوگند تو در زمين عراق كشته شده و همانجا دفن مى شود عرض كردم: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم چه مزيت و فضيلتى است براى كسى كه قبور ما را زيارت كرده و تعمير نموده و از آن مواظبت نمايد. حضرت فرمود: اى ابوالحسن "عليه السلام" خداوند قبر تو و فرزندانت را قطعه زمينهايى از زمينهاى بهشت و مساحت و فضايى از ميدانهاى آن قرار داده است، و خداوند دلهاى پاكان نژادان خلق و برگزيدگان بندگانش را قرار داده است كه اشتياق به شما پيدا كرده و خوارى و آزار در راه شما را متحمل مى شوند پس آنها براى تقرب جستن به خداوند و دوستى با پيغمبرش قبور شما را آباد نموده و بسيار زيارتش مى كنند... [ اثبات الهداة، ج 1، ص 487]

عجيب ترين مردم

على بن ابيطالب "عليه السلام" از پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله و سلم در وصيتى طولانى روايت مى كند كه فرمود: اى على "عليه السلام" عجيب ترين مردم از جهت ايمان و بزرگترين مردم از جهت يقين گروهى هستند كه در آخرالزمان مى باشند. پيغمبر صلى الله عليه و آله و سلم را درك نكرده اند و امام از آنها پنهان است پس ايمان مى آورند به واسطه سياهى "نوشته ها" كه بر سفيد نگاشته "صفحات" شده است. [ من لا يحضره الفقيه، ج، ص 269]

قضاوتى بين فرزندان

امام حسن و مام حسين "عليه السلام" كه تولد آنها بيش از يك سلام فاصله نداشت روزى هر كدام در يك صفحه خطى نوشته بودند سپس خط خود را خدمت رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلم آورده و سؤال كردند يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم خط كدام يك از ما بهتر است؟ حضرت رسول صلى الله عليه و آله و سلم كه نمى خواست خط يكى را بر ديگرى ترجيح دهد فرمود: هر دو آنها خوب است. عرض كردند: يا رسول الله صلى الله عليه و آله و سلم كدام بهتر است؟ پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم فرمود: عزيزان من مى دانيد كه من امى هستم يعنى هرگز مكتب نرفته و الفبا ننوشته ام و من حتى وحى الهى را هم خودم نمى نويسم خط شناسى كار كسى است كه خود نويسنده باشد. خوب است اين را از پدرتان على "عليه السلام" بپرسيد كه خط نويس و كاتب وحى الهى است. آنها خدمت پدر رسيدند و پس از نشان دادن خطها سؤال كردند، پدر كداميك از اين خطها بهتر است؟ على "عليه السلام" فرمود: هر دو آنها خوب است، هم خوانا و هم زيباست. گفتند: نه، كدام بهتر است؟ حضرت فرمود: خوب اگر شما مكتب مى رفتيد حق اين بود كه اين را از استادتان بپرسيد اما شما خود آموخته ايد و هنوز هم خردساليد، به كارهاى كودكان هم مادران بيشتر مى رسند قضاوت مادرتان زهرا عليهاالسلام هم درست مانند من است من در اين خطها هيچ عيبى نمى بينم ولى بهتر است كه از مادرتان بپرسيد، هر چه او بگويد من هم همان را مى پسندم، اگر در خانه مطلب روشن نشد آن وقت شورايى از اصحاب تشكيل
مى دهيم و حكميت را به ايشان وا مى گذاريم.

حسنين "عليه السلام" گفتند: فرمايش شما صحيح است. لذا خدمت مادر رسيدند و همان پرسش را كردند. حضرت زهرا عليهاالسلام فرمود: هر دو را خوب مى بينم. تفاوت گذاشتن ميان آنها خيلى مشكل است... اصلا بهتر است يك كار ديگرى بكنيم؟ عرض كردند چه كنيم؟ حضرت فاطمه عليهاالسلام گردنبدى از استخوان عاج داشت كه داراى هفت دانه بود. فرمود: اين دانه ها را روى زمين مى ريزم هر كدام دانه هاى بيشترى جمع كرد خطش را بهتر حساب مى كنيم. گفتند: خوب است، اگر چه كار قرعه كشى است و خط شناسى نيست، ولى خوب است. آن وقت حضرت دانه ها را بر زمين ريخت و حسنين "عليه السلام" دويدند و هر كدام سه دانه برداشتند اما دانه آخرى نصف شده بود و به هر كدام يك نصفه رسيد و نتيجه مساوى بود و هر دو راضى شدند "در نقلى ديگر جبرئيل دانه هفتمى را به فرمان الهى به دو نيم كرد" [ بحارالانوار، ج 43، ص 309]

/ 356