پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 1

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 1

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عَبَّ عُبابُهُ (1)). «و قسمت هاى متراكم آب، كف هايى از خود به بيرون پرتاب كردند» (وَرَمى بِالزَّبَدِ رُكامُهُ (2)).

سرانجام در مرحله چهارم: «خداوند اين كفها را در فضاى وسيعِ بالا و جو گشاده و گسترده بالا برد» (فَرَفَعَهُ في هَواء مُنْفَتِق وَ جَوِّ مُنْفَهِق (3)).

«و از آن آسمانهاى هفتگانه را آفريد و منظم ساخت» (فَسَوّى مِنْهُ سَبْع سَماوات).

«اين در حالى بود كه قسمتهاى پايين آن را همچون موج مهارشده اى قرار داد. و قسمتهاى بالا را همانند سقفى محفوظ و بلند، ساخت» (جَعَلَ سُفْلاهُنَّ مَوْجاً مَكْفُوفاً (4) وَ عُلْياهُنَّ مَحْفُوظاً وَ سَمْكاً (5) مَرْفُوعاً).

«در حالى كه هيچ ستونى كه آن را نگاه دارد نبود و نه ميخ و طنابى كه آن را به نظم و بند كشد» (بِغَيْرِ عَمَد (6) يَدْعَمُها (7) وَلا دِسار يَنْظِمُها (8)).

سرانجام پنجمين و آخرين مرحله فرا رسيد: «خداوند آسمانها را به زينت كواكب و نور ستارگان درخشنده بياراست» (ثُمَّ زَيَّنَها بِزينَةِ الْكَواكِبِ وَ ضياءِ الثَّواقِبِ (9)).

1. «عُباب» از مادّه «عَبّ» به معناى نوشيدن آب به سرعت و بدون وقفه است و به همين جهت به آب فراوان و باران زياد و سيل عظيم «عباب» گفته مىشود و در اين جا به معناى متراكم شدن آبها بر روى يكديگر است.

2. «رُكام» به معناى متراكم است كه قبلا به آن اشاره شد.

3. «مُنْفَهِق» از مادّه «فَهْق» (بر وزن فرق) به معناى گستردگى و وسعت است و از اين رو قسمت گسترده درّه و ظرف پر آب را «منفهق» گويند.

4. «مكفوف» از مادّه «كفّ» (بر وزن سدّ) به معناى قبض و انقباض و جمع كردن چيزى است. به قسمت پايين دست «كفّ» گفته مىشود زيرا به وسيله آن قبض و انقباض صورت مىگيرد و به نابينا «مكفوف» مىگويند چون چشم او منقبض و بسته است.

5. «سَمْك» در اصل به معناى بلندى و ارتفاع است و به سقف خانه «سمك» مىگويند چون مرتفع است.

6. «عمد» (بر وزن سبد) و «عُمُد» (بر وزن شتر) هر دو جمع «عمود» به معناى ستون است.

7. «يَدْعَمُ» از مادّه «دَعْم» (بر وزن فهم) به معناى برپا نگه داشتن چيزى است و «دِعام» و «دِعامة» به معناى چوبهايى است كه به وسيله آن داربست را برپا مىدارند و به هر چيز و شخص برپا دارنده نيز اطلاق مىشود.

8. «دسار» به معناى ميخ و همچنين به معناى ريسمانى است كه چيزى را با آن محكم مىبندند.

9. «ثواقب» از مادّه «ثَقْب» (بر وزن سقف) به معناى سوراخ كردن، پاره نمودن و نفوذ در چيزى است و به ستارگان درخشان از اين جهت «ثواقب» گفته مىشود كه گويى نورشان چشم را سوراخ كرده و در آن نفوذ مىكند و يا اين كه نور آنها از آسمان گذشته و به ما مىرسد.

/ 615