بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
هنگامى كه بعضى از يارانش پيشنهاد شرك آلودى به او كردند كه براى تقويت پايه هاى حكومتت در بيت المال مسلمين تبعيض روا دار و سرشناسان و سردمداران را از بيت المال سير نما، فرمود: «اَتَأْمُرُونّى اَنْ اطْلُبَ النَّصْرَ بِالْجَوْرِ فيمَنْ وُلَّيتُ عَلَيْهِ وَ اللهِ لا اَطُورُ بِهِ ما سَمَرَ سَمير وَ ما اَمَّ نَجْم فِى السَّماءِ نَجْماً; آيا به من پيشنهاد مىكنيد كه براى پيروزى خود از جور و ستم در حقّ كسانى كه بر آنها حكومت مىكنم استمداد جويم؟ به خدا سوگند تا عمر دارم و شب و روز برقرار است و ستارگان آسمان در پى هم طلوع و غروب مىكنند دست به چنين كارى نمى زنم»! (1)هنگامى كه به نماز مىايستاد آن چنان غرق صفات جمال و جلال خدا مىشد كه جز او نمى ديد و به غير او نمى انديشيد آن گونه كه در حديث معروف آمده است كه در پاى مباركش پيكان تيرى در غزوه احد فرو نشست كه بيرون آورن آن در حال عادى مشكل بود; رسول خدا دستور داد كه در حال نماز از پايش بيرون بياورند (چنين كردند ولى) بعد از پايان نماز فرمود: من متوجّه بيرون آوردن تير در حال نماز نشدم (2) و از اين گونه جلوه هاى توحيد در زندگى مولا فراوان است.1. نهج البلاغه، خطبه 126.2. كتاب «مناقب مرتضويه» تأليف مولا محمّد صالح كشفى حنفى، صفحه 364، طبع بمبئى (مطابق نقل احقاق الحق، ج 8، ص 602).