بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
درست است كه حيات انسان با آب و غذاست ولى كدام آب و غذا؟ آبى كه پاكيزه و لقمه اى كه گوارا باشد و امام (عليه السلام) در اين جا طبيعت حكومت را به آب متعفّن و لقمه اى گلوگير تشبيه مىكند و به راستى همين است. انسان هر قدر به زندگى حاكمان و زمامداران نزديك مىشود به مشكلات عظيم و ناراحتيهاى شديد و عواقب دردناك آنان آگاهتر مىگردد، نه آرامشى دارند و نه امنيّتى. تنها دورنماى اين زندگى براى افراد، جالب و پرشكوه و وسوسه انگيز است.البتّه رجال الهى به استقبال مشكلات اين امر مىروند و ناراحتيهاى آن را به خاطر خدا تحمّل مىكنند و آسايش و آرامش خود را فداى خدمت به دين خدا و بندگان او مىنمايند.اين احتمال نيز داده شده است كه «هذا» اشاره به نوع حكومتى باشد كه «ابوسفيان» آن را پيشنهاد مىكرد.به هر حال درست است كه حكومت همانند آب، مايه حيات ملتهاست، ولى از آن جا كه در جوامع بشرى هميشه مورد توجّه دنياپرستان بوده است و طبعاً با مردان الهى به مبارزه و منازعه در آن بر مىخاسته اند، اين آب حيات بخش را آلوده مىكردند و اين غذايى كه مايه قوّت و قدرت براى جوامع بشرى است به صورت ناگوارى در مىآوردند تا آن جا كه بسيارى از اولياى حق از آن شكوه داشتند و با صراحت مىگفتند اگر فرمان خدا و رضاى او نبود هرگز به آن تن در نمى دادند; و همان گونه كه در ذيل خطبه «شقشقيّه» خوانديم امام (عليه السلام) حكومت و زمامدارى را ذاتاً كم ارزشتر از آب بينى يك بز مىشمرد.در چهارمين نكته به يكى ديگر از ابعاد اين مسأله مىپردازد و آن اين كه كسى كه مىخواهد براى كار مهمّى مانند تشكيل حكومت الهى قيام كند، بايد در شرايط آماده اى اقدام نمايد و يا بتواند شرايط را خودش آماده سازد وگرنه قيامهاى بى مورد و حساب نشده، ثمره اى جز ناكامى و شكست نخواهد داشت. امام (عليه السلام) در اين رابطه مىفرمايد: «كسى كه ميوه را پيش از رسيدن بچيند همانند كسى است كه بذر