بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
تصريح شده است; ولى به گفته ابن ميثم در شرح نهج البلاغه خود، از آن جا كه شريف رضى مرد دانشمند و آگاهى بوده، ممكن است او به تاريخى در اين زمينه دست يافته باشد كه به ما نرسيده است. (1)همان گونه كه در سابق نيز اجمالا اشاره شد «عرف» در اصل به معناى برآمدگى است، به همين دليل محلّ روييدن يالهاى اسب و خروس را عرف مىگويند (و گاه به خود يال نيز عرف گفته مىشود) و عرفات را از اين نظر عرفات مىنامند كه سرزمين بلندى است كه اطراف آن را كوه هايى گرفته است و اعراف، ديوارى است كه در ميان بهشت و دوزخ كشيده شده است. (2)اگر افراد خائن و پيمان شكن را «عرف النّار» مىناميدند به خاطر اين بوده است كه آنها براى قوم خود آتش مىافروختند و گويى به منزله زبانه ها و يالهاى اين آتش بودند.
نكته ها
1ـ اين برخورد شديد براى چه بود؟
ممكن است كسانى كه به تاريخ اشعث بن قيس، اين منافق كوردل آشنا نباشند، از برخورد شديدى كه امام (عليه السلام) نسبت به او كرده تعجّب كنند كه چگونه او را لعن و نفرين مىكند و لعن خدا و همه لعن كنندگان را نثار او مىكند! سپس او را به اوصافى مانند بافنده (دروغ و باطل) و منافق و فرزند كافر، كسى كه نه در اسلام ارزش و منزلتى داشته و نه در كفر; كسى كه حتّى نسبت به اقوام و نزديكانش مرتكب خيانت شده، توصيف مىكند.ولى هنگامى كه تاريخچه سياه و زشت و شوم زندگى اين مرد را كه در غالب1. شرح ابن ميثم، ج 1، ص 325.2. لسان العرب، مقاييس اللغة و مجمع البحرين.