3ـ نفى حدوث ذاتى و زمانى از ذات پاك او
از تعبيراتى كه در اين فراز آمده، استفاده مىشود كه ذات پاكش نه حدوث ذاتى دارد و نه حدوث زمانى. منظور از حدوث زمانى آن است كه چيزى در پهنه زمان به وجود آيد و يا به تعبير ديگر زمانى بگذرد كه موجود نباشد و سپس موجود شود. اين معنا پس از خلقت جهان مادّه، تصوّر مىشود زيرا با خلقت جهان مادّه زمان به وجود مىآيد و حدوث و عدم زمانى مفهوم پيدا مىكند.منظور از حدوث ذاتى آن است كه قطع نظر از پيدايش جهان مادّه چيزى در ذات خود حادث باشد يا به تعبير ديگر وجودش از درون ذاتش نجوشد. بلكه وابسته و معلول وجود ديگرى باشد و مسلّم است كه هيچ يك از اين دو حدوث در ذات پاك خداوند كه واجب الوجود است و هميشه بوده و خواهد بود، بلكه وجودش عين هستى است، راه ندارد. (دقّت كنيد)1. نهج البلاغه، خطبه 49.