بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
كه اُدباى معروف، از قديم، صبر و ظفر را در كنار هم قرار مىدادند. در قرآن مجيد، اين حقيقت، به روشنى بيان شده است تا آنجا كه در مورد پيروزى سپاه اسلام، حتّى در آنجا كه تفاوت فاحشى از نظر عِدّه و عُدّه با سپاه دشمن داشته باشد، سبب آن را صبر و استقامت مىشمرد و مىفرمايد: (إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِاْئَتَيْنِ وَ اِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِاْئَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً (1)); «هر گاه، بيست نفر از شما، صاحب صبر و استقامت باشند، بر دويست نفر غلبه مىكنند و اگر صد نفر باشند، بر هزار نفر.»به همين دليل، در غزوات اسلامى ـ كه غالباً، نابرابرى نفوس و تجهيزات جنگى وجود داشت و موازنه قوا از اين نظر، به نفع دشمن بود ـ مسلمانان در سايه صبر و استقامت، بر دشمنان خود پيروز مىشدند، صبر و استقامتى كه برخاسته از ايمان به خدا و اعتقاد به معاد بود.در خطبه مورد بحث نيز امام (عليه السلام) روى اين مسأله تكيه فرموده و با صراحت مىگويد: (وَ اسْتَشْعِرُوا وَ الصَّبْرَ فَاِنَّهُ أَدْعَى إِلَى النَّصْرِ); «صبر و استقامت را شعار خويش سازيد! بيش از هر چيز، پيروزى را به سوى شما فرامى خواند.»در اين زمينه، سخن بسيار است كه در ذيل خطبه هاى مناسب و كلمات ديگر مولا على (عليه السلام) در نهج البلاغه خواهد آمد.اين نكته قابل ملاحظه است كه «شعار، چه به معناى لباس زيرين باشد و چه به معناى علامت و نشانه، هر دو، مايه پيروزى است; چرا كه در صورت نخست، كنايه از نفوذ استقامت در روح و جان انسان است و در صورت دوم، هميشه دشمن از افرادِ پراستقامت وحشت دارد.»1 ـ سوره انفال، آيه 65.