بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
مرغزارها، همراه پرندگان خواننده و چشمه سارها و نسيمِ لطيف و روح افزا! آن گاه سربازان بنشينند و دشمنان را با اشاره چشم و ابرو بر خاك بيندازند!اين بى خبران، تاريخ اسلام را كه زمان چندانى از آن نگذشته بود، به كلّى، فراموش كرده بودند كه ياران پيامبر فاصله ميان مدينه و ميدان تبوك را در آن گرماى سوزان تابستانِ بيابان حجاز با پاى برهنه روى سنگ هاى تفتيده از تابشِ آفتاب، با نداشتن آب و آذوقه كافى پيمودند و در جنگهاى ديگر نيز سخت ترين ناملايمات را تحمّل كردند و مانند شير ژيان، بر دشمن حمله كردند! اگر آنها مىخواستند مانند كوفيان سستْ عنصر، ملاحظه سرما و گرما كنند، هرگز درختِ تنومند اسلام بارور نمى شد و به ثمر نمى نشست. نه تنها در اسلام بلكه در هيچ نقطه اى از دنيا، سربازان سُست و نازپرورده و ترسو و پراكنده پيروز نشدند، بلكه هميشه، ذليل و حقير و شكست خورده بودند.در واقع سخن آنها، شباهت زيادى با سخن كفّار و منافقان داشت كه مىگفتند: (لاتَنْفَرِوا فِى الْحَرِّ); «در گرماى تابستان (به سوى ميدان جهاد) حركت نكنيد!» كه قرآن، در پاسخ آنها مىگويد: قُلْ نارُ جَهَنَّمَ أشَدُّ حَرّاً لَوْ كانُوا يَفْقَهُونَ; بگو: آتش دوزخ از اين گرمتر است، اگر مىدانستند. (1)در واقع، كوفيان كه با اين گونه اظهارات واهى، از جهاد با دشمن خونخوار و سنگدل، طفره مىرفتند، گرفتار نوعى نفاق بودند، نفاقى كه از ضعف ايمان آنها به مبانى اسلام و پيشوايشان، اميرمؤمنان على (عليه السلام) سرچشمه مىگرفت.به هر حال، مجاهدان واقعى كه در صحنه هاى نبرد مىجنگند و مىجوشند و مىخروشند و پيروز مىشوند، كسانى هستند كه نه به مشكلات آب و هوا مىانديشند و نه به مشكلات مسير راه و ميدان نبرد. بى شك، اگر دشمن، احساس كند كه جنگجويان مخالف، مثلا از جنگيدن در سوز سرما و گرما پرهيز دارند، درست حمله خود را در همان زمان شروع مىكند و با استفاده از اين نقطه ضعف، وسيله پيروزى خويش را فراهم مىسازد.1 ـ سوره توبه، آيه 81.