امّا زبير - پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 2

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

شدند و مغضوب خدا و پيغمبر گشتند، در حالى كه در آغاز در صف اصحاب پيامبر و جزء مهاجران و يا انصار بودند و نيز مىدانيم كه گروهى از منافقان ـ كه قرآن مجيد شديدترين حملات را به آنها دارد ـ جزو اصحاب بودند.

بر اين اساس جاى شك نيست كه صحابه پيامبر را نيز بايد بر مقياس اعمالشان تا پايان عمر سنجيد و درباره آنها قضاوت كرد وگرنه گرفتار تناقضهايى مىشويم كه براى آنها هيچ پاسخى نمى توان يافت.

امّا زبير

زبير، فرزند عوام و مادرش صفيه عمه رسول خدا بود. او در پانزده سالگى (يا كمى كمتر يا بيشتر) اسلام را پذيرفت و شايد چهارمين يا پنجمين نفر بود كه مسلمان شد. او جزو مهاجران حبشه بود و سپس به مدينه آمد و پيامبر (صلّى الله عليه وآله وسلّم) پيمان اخوّت او را با عبدالله ابن مسعود منعقد فرمود.

او، در جنگهاى اسلامى به خوبى درخشيد و در جنگهاى بدر و أُحد و خندق، خيبر و حُنَين شركت داشت و سخنان خوبى از پيامبر درباره او نقل شده است.

او، جزء شوراى شش نفره عمر بود كه به على (عليه السلام) رأى داد، ولى طلحه به آن حضرت رأى نداد.

متأسفانه او نيز بر اثر جاه طلبى و شايد وسوسه هاى طلحه در پايان كارش از مسير حق منحرف شد و براى رسيدن به مقام خلافت يا پست مهم ديگرى دست در دست طلحه گذاشت و آتش جنگى را برافروخت كه هزاران نفر در آن سوختند و شكافى در جامعه مسلمانان به وجود آورد. پيمان و بيعتش را با على (عليه السلام) شكست و تسليم خواسته هاى نفس شد، ولى به گفته مورّخان در ميدان جنگ جمل، پيش از آغاز جنگ، با نصايح على (عليه السلام) متوجه اشتباه خود شد و از جنگ كناره گيرى كرد و به يكى از بيابانهاى اطراف به نام «وادى السباع» رفت و به نماز و توبه پرداخت و مردى به نام «ابن جرموز» به گمان اين كه كشتن او سبب خشنودى على (عليه السلام) و

/ 665