پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 2

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 2

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

عمروعاص، موقعى كه خود را كاملا برهنه كرد، صرف نظر فرمود در حالى كه اگر او را مىكشت سرنوشت جنگ عوض مىشد. مىگويند اين گونه كارها در ميدان سياست قابل قبول نيست و كسى كه رفتارى اين گونه دارد، سياستمدار نيست.

همچنين اصرار بر پايبندى به عهد و پيمانها، حتى با دشمنان، كه در قرآن مجيد و احاديث اسلامى آمده است و اصرار بر حفظ امانت هر چند امانت شمشير دشمن بوده باشد، (1) تمام اين امور ارزشى را با اصول سياست سازگار نمى بينند، بلكه مىگويند سياستمدار ماهر آن است كه از پيمانها و امانتها تا آنجا دفاع كند كه به نفع او تمام مىشود، و آنجا كه به زيان او است بايد به بهانه اى از عمل به تعهدات خود و امانتدارى سرباز زند!

اين گونه افراد كه در حال و هواى شرايط حاكم بر سياستهاى شيطانى زندگى مىكنند هرگز به سياستهاى الهى كه حفظ ارزشها در متن آن قرار دارد، نمى انديشند.

براى يك «سياستمدار الهى» پيروزى بر دشمن در درجه دوم اهميت است و در درجه اوّل حفظ ارزشها مهم است، ارزشهايى كه ماندنى است، و بهترين وسيله تكامل جامعه انسانى و پرورش انسانهاى شايسته و تشكيل «حيات طيبه» است.

اين نكته نيز قابل توجه است كه ابن ابى الحديد در شرح نهج البلاغه هنگامى كه به نمونه اى از جوانمردى «ابراهيم بن عبدالله» كه از نواده هاى امام حسن مجتبى (عليه السلام) بود اشاره مىكند، مىافزايد: آل ابى طالب از اين جوانمردى ها (كه بر پايه حفظ ارزشهاى اسلامى بود) بسيار داشتند، چرا كه آنها اهل دين بودند نه دنيا، و جهان مادى را تنها براى اين مىطلبيدند كه ستون خيمه دين را به وسيله آن برپا كنند (نه براى خودكامگى و لذّات زودگذر كه سياستمداران مادّى طالب آن هستند). (2)

اين سخن دامنه بسيار گسترده اى دارد كه باز هم در مناسبتهاى ديگر إِن شاءالله به سراغ آن مىرويم.

1 ـ به ميزان الحكمه، ماده امانت، ح 1493 به بعد مراجعه شود.

2 ـ شرح نهج البلاغه، ابن ابى الحديد، ج 2، ص 314.

/ 665