بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
رسيد معاويه با سپاه عظيمى به سوى آنها مىآيد، از فرات عبور كرده و به سمت شرق به سوى امام (عليه السلام) حركت كردند تا مبادا در محاصره دشمن قرار گيرند، در حالى كه هنوز آمادگى كامل براى نبرد با سپاه شام حاصل نبود. هنگامى كه اين خبر به امام (عليه السلام) رسيد كار آنها را پسنديد و با پيوستن تمام سپاهيان به يكديگر به سوى دشمن حركت كردند.قابل توجه اين كه واژه «ملطاط» از ماده «مَلْط» يا از ماده «لطّ» بوده باشد، در اينجا به معنى ساحل فرات است، آرى امام (عليه السلام) مسير راه را به آنها نشان داد كه از ساحل فرات پيش بروند، چون شام در طرف شمال بود و فرات نيز از شمال به جنوب مىآمد، به اين وسيله هم از نظر آب و نياز به سايه درختان لشكريان به زحمت نمى افتادند، و هم راه را گم نمى كردند، و هم پيدا كردن آنها براى گروهى كه از عقب مىآمدند مشكل نبود، و به اين ترتيب پيمودن، اين راه چندين فايده داشت.تبعير به «نطفه» از آب فرات به گفته سيّد رضى ـ رحمة الله عليه ـ از تعبيرات عجيب و شگفت انگيز است، اين واژه طبق گفته جمعى از ارباب لغت به معنى آب صاف است و به گفته بعضى به معنى آب جارى است، و در هر حال مىتواند اشاره به گوارا بودن آب فرات و خالى از املاح بودن آن باشد، هر چند ظاهر آن كمى كدر است اما چند ساعتى كه در گوشه اى بماند كاملا شفّاف و گوارا مىشود.در اينجا سيّد رضى ـ رحمة الله عليه ـ سخنى دارد كه ناظر به بحثهاى بالا است، مىگويد:«يعنى ـ عليه السلام ـ بالملطاط هاهنا ـ السّمْتَ الذى أمرهم بلزومه، و هو شاطىء الفرات، و يقال ذلك أيضاً الشاطىء البحر، و أصله ما استوى من الأرض، و يعنى بالنطفُة ماء الفرات، و هو من غريب العبارات و عجيبها: منظور امام (عليه السلام) از «ملطاط» آن سمتى است كه امام دستور داد از آن جدا نشوند و آن ساحل فرات بود و به ساحل دريا نيز ملطاط گفته مىشود و در اصل به معنى زمين صاف است، و منظور امام از نطفه در اينجا آب فرات است و اين از تعبيرات جالب و شگفت انگيز است.»