بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
كه بر خودتان نيز ترحّم نداشتيد); وَ تَسفِكُونَ دِماءَكُمْ».تعبير به فعل مضارع در «تَسْفِكُونَ دِماءَكُمْ» مانند جمله هاى ديگر اين فراز، دليل بر استمرار اين نابسامانى ها در ميان آنان است. در واقع، خونريزى آنها، نياز به دليل روشنى نداشت و با كوچك ترين بهانه، شمشيرها را مىكشيدند و به جان هم مىافتادند و روزها، بلكه گاهى ماه ها و سال ها، با بهانه كوچكى، جنگ را ادامه مىدادند. مطالعه جنگ هاى معروف فجار ـ كه بعداً به آن اشاره خواهد شد ـ نشان مىدهد كه چگونه آن مردم جاهل و بى خبر، با اندك چيزى، به جان هم مىافتادند و خون هم را مىريختند.حضرت، سپس در چهارمين قسمت، اشاره به وضع وحشتناك عاطفى آنان كرده مىفرمايد: «شما، پيوند خويشاوندى خود را پيوسته قطع مىكرديد; (وَ تَقْطَعُونَ أَرْحامَكُمْ.)اين جمله، در واقع، به مسأله «وئاد» يعنى، كشتن و زير خاك كردن دختران اشاره دارد، چرا كه آنها، دختر را مايه ننگ و بدبختى مىپنداشتند و آن كس كه صاحب دختر مىشد، گاه، از شدّت سرافكندگى، تا مدتى از قوم و قبيله خود، فرار مىكرد، همان گونه كه در دو آيه 58 و 59 سوره نحل آمده است:«(«وَ إذا بُشِّرَ أحَدُهُمْ بِالاُْنْثى ظَلَّ وَجَهُهُ مُسْوَدّاً وَ هُوَ كَظيمٌl يَتَوارى مِنَ الْقَوْمِ مِنْ سُوءِ ما بُشِّرَبِهِ أَيُمْسِكُهُ عَلَى هُون أَمْ يَدُسُّهُ فِى التُّرابِ أَلاَ سَاءَ مايَحْكُمُونَ); هنگامى كه به يكى از آنها بشارت دهند كه دختر نصيب تو شده، صورتش (از فرط ناراحتى) ، سياه مىشود و به شدّت خشمگين مىگردد. به خاطر بشارت بدى كه به او داده شده، از قوم و قبيله خود متوارى مىگردد (و نمى داند) آيا او را با قبول ننگ نگهدارد يا در خاك پنهانش كند؟ چه بد حكم مىكنند!»گاه، در كشتن فرزندان، به دختران قناعت نمى كردند و پسران خود را كه سرمايه زندگى شان محسوب مىشد، به خاطر ترس از فقر، مىكشتند. به همين دليل، قرآن مجيد، آنها را از اين كار نهى مىكند و در آيه 31 سوره اسراء مىفرمايد: «(وَ لاََتَقْتُلُوا أوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاق نَحْنُ نَرْزُقُهُمْ وَ اِيّاكُمْ); فرزندان خود را از ترس فقر به قتل نرسانيد; (زيرا) ما آنها و شما را روزى مىدهيم.