زمين را بر روى امواج پرهيجان و درياهاى مملو از آب قرار داد، امواجى كه قسمتهاى بالاى آن متلاطم بود و پيوسته به هم مىخورد، و لايه اى از كف - همانند كفهاى دهان شتر به هنگام مستى - بر روى آنها پديد آمد. (سپس) قسمتهاى سركش آب پر تلاطم بر اثر سنگينى خضوع نمود، و هيجان آن به سبب تماس با سينه زمين فرو نشست، و كاملا تسليم و رام شد; چرا كه زمين بر آن مىغلتيد و به اين ترتيب آبها بعد از آن همه سر و صدا كه بر اثر امواج خروشان پيدا شده بود، آرام شد و همچون اسب افسار شده اى اسير و رام گشت و زمين نيز آرام شد و (خشكيها) از دل امواج تدريجاً ظاهر و گسترده گشت، آب را از كبر و غرور و هيجان بى حدّ باز