پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 4

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 235

مى فرمايد: «فتنه هاى آنها پشت سر يكديگر بر شما وارد مىشود، با قيافه اى زشت و ترسناك، و همراه پاره هايى از آداب و رسوم جاهليّت; نه راهنمايى در آن ميان خواهد بود و نه پرچم نجاتى». (تَرِدُ عَلَيْكُمْ فِتْنَتُهُمْ شَوْهَاءَ (1) مَخْشِيَّةً (2)، وَ قِطَعاً جَاهِلِيَّةً، لَيْسَ فِيهَا مَنَارُ هُدىً، وَ لاَ عَلَمٌ يُرَى).

امام (عليه السلام) با اين ويژگى ها تمام شرايط و اوضاع حكومت بنى اميّه را ترسيم كرده و پايان آن را نشان داده; گويى در اين دورانِ تاريك هشتاد ساله، مىزيسته است و همه چيز را به رأى العين ديده، حكومتى كه از قانون خدا پيروى مىكرد، نه بهايى براى ارزش هاى اسلامى قائل بود و نه قوانين اسلامى را به رسميّت مىشناخت. حكومتى خود كامه، ظالم، بى منطق و مملوّ از فتنه ها كه نمايانگر عصر جاهليّت بود. حكومتى كه حتّى به مصالح و منافع مادّى خويش نمى انديشيد و آن قدر ظلم و ستم در اين دورانِ هشتاد سال مرتكب شد، كه در تاريخ بشريّت كم نظير است.

آرى! امام همه اينها را براى مسلمانان پيش بينى كرد و هشدار داد. تعبير به «أَرْبَابَ سُوء بَعْدِي» اشاره لطيفى به اين حقيقت است كه، شما كه به حكومت اسلامى و انسانى عادلانه من تن نداديد و در حفظ و دفاع از آن كوتاهى كرديد بايد در انتظار چنين زمامداران و حُكّام سوئى بوده باشيد.

بعضى از «شارحان نهج البلاغه» مطلبى نقل كرده اند كه نشان مىدهد بنى اميه با گروهى از مردم واقعاً به صورت برده و غلام رفتار مىكردند، تا آنجا كه در «شرح نهج البلاغه تسترى» آمده است كه آنها بسيارى از مسلمين را به بردگى گرفتند و به گردن آنها مهر بردگى مىزدند و در كف دست هاى آنها علامتى مىگذاشتند. (3)


1. «شوهاء» از مادّه «شوه» (بر وزن قوم) به معناى زشتى است و «شوهاء» به معناى زشت و قبيح است.

2. «مخشيّه» به معناى مخوف از مادّه «خشيت» به معناى خوف گرفته شده است.

3. شرح نهج البلاغه تسترى، جلد 6، صفحه 106.

/ 627