پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) جلد 4

اینجــــا یک کتابخانه دیجیتالی است

با بیش از 100000 منبع الکترونیکی رایگان به زبان فارسی ، عربی و انگلیسی

پیام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) - جلد 4

آیة الله العظمی مکارم شیرازی با همکاری: جمعی از فضلاء و دانشمندان

| نمايش فراداده ، افزودن یک نقد و بررسی
افزودن به کتابخانه شخصی
ارسال به دوستان
جستجو در متن کتاب
بیشتر
تنظیمات قلم

فونت

اندازه قلم

+ - پیش فرض

حالت نمایش

روز نیمروز شب
جستجو در لغت نامه
بیشتر
توضیحات
افزودن یادداشت جدید

‌صفحه‌ى 388

سپس در ادامه اين سخن مىافزايد: «هنگامى كه كِشت او (آن ظالم گمراه) به مرحله درو مىرسد، براى چيدنش به پا مىخيزد و به هيجان در مىآيد، و برق شمشيرش مىدرخشد، در آن هنگام، پرچم هاى فتنه هاى سخت (بر ضدّ او) به اهتراز در مىآيد، و (دشمنانش) همچون شب تار و درياى متلاطم، روى مىآورند!» (فَإِذَا أَيْنَعَ زَرْعُهُ وَ قَامَ عَلَى يَنْعِهِ (1)، وَ هَدَرَتْ شَقَاشِقُهُ (2)، وَ بَرَقَتْ بَوَارِقُهُ، عُقِدَتْ رَايَاتُ الْفِتَنِ الْمُعْضِلَةِ، وَ أَقْبَلْنَ كاللَّيْلِ الْمُظْلِمِ، وَ الْبَحْرِ الْمُلْتَطِمِ).

اشاره به اين كه دوران حكومت آنها ديرى نمى پايد و اين گمراهان ستمگر، از كار خود بهره چندانى نمى گيرند و به زودى پرچم هاى مخالفان برافراشته مىشود و از هر سو آنها را احاطه مىكند. ممكن است اين جمله ها اشاره به قيام بنى عبّاس بر ضد بنى اميّه باشد.

و در پايان چنين مىفرمايد: «اضافه بر اينها، چه طوفانهاى سخت و پر صدايى شهر كوفه را مىشكافد، و چه تندبادهايى كه بر آن مىگذرد، و به زودى دسته هاى مختلف به جان هم مىافتند; آنان كه سرپا هستند درو مىشوند، و آنها كه از پا افتاده اند لگدمال مىگردند!» (هذا، وَ كَمْ يَخْرِقُ الْكُوفَةَ مِنْ قَاصِف، وَ يَمُرُّ عَلَيْهَا مِنْ عَاصِف، وَ عَنْ قَلِيل تَلْتَفُّ الْقُرُونُ بِالْقُرُونِ، وَ يُحْصَدُ الْقَائِمُ، وَ يُحْطَمُ الْمَحْصُودُ).

جالب اينكه آنچه را امام (عليه السلام) در اين جمله هاى كوتاه و پر معنا بيان فرموده، در فاصله كمى به وقوع پيوست; سرزمين «عراق» و به خصوص «كوفه» با فتنه هاى بنى اميّه و سپس بنى عبّاس درهم كوبيده شد; و اين شهر بزرگ، پيوسته مركز طوفان سخت حوادث و تند بادهاى فتنه ها بود و هر كس، كمى با تاريخِ «كوفه» آشنا باشد، عمق كلمات امام را در جمله هاى بالا به خوبى درك مىكند.


1. «يَنع» به معناى رسيدن ميوه است; سپس به هرگونه پختگى و آمادگى براى گرفتن نتيجه اطلاق شده است.

2. «شَقاشق» جمع «شَقْشقه» به معناى پوسته اى است مانند بادكنك كه شتر به هنگام هيجان از دهان خود بيرون مىآورد; سپس به هرگونه هيجان، اطلاق شده است.

/ 627