بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 3461 ـ نخست از فتنه «صاحب الزنج» (گروهى از بردگان كه به سركردگى كسى كه خودرا «على بن محمّد علوى» مىناميد، در زمان خلافت «مهتدى عباسى» قيام كردند و ويرانيهاى زيادى ببارآوردند و خونهاى بسيارى ريختند).2 ـ اشاره به فتنه گروهى ديگر مىكند كه مفسّران نهج البلاغه آن را به «فتنه مغول» تفسير كرده اند و عجيب اين كه هم در اين جا و هم در بخش قبل، به بسيارى از صفات آنها اشاره مىفرمايد.3 ـ در بخش سوّم در برابر سؤال يكى از حاضران كه از امام (عليه السلام) مىپرسد آيا شما صاحب علم غيب هستيد كه اين گونه خبر مىدهيد امام (عليه السلام) بيان جالبى در مسأله غيب دارد و فرق ميان علم ذاتى و علم اكتسابى را در اين زمينه بيان مىكند كه در حقيقت تفسيرى است بر آيات قرآن كه در بعضى نفى علم غيب از بندگان و در بعضى اثبات علم غيب شده است.مرحوم «ابن ميثم» در شرح نهج البلاغه خود اين خطبه را تا جمله «وناظرها بعينها» پايان داده و بقيه خطبه را، خطبه ديگرى شمرده است و مرحوم «خويى» و «ابن ابى الحديد» نيز به همين صورت عمل كرده اند، اين خطبه را به دو بخش تقسيم كرده، هر بخشى را خطبه جداگانه اى به حساب آورده اند در حالى كه مرحوم «مغنيه» در شرح خود همچون «صبحى صالح» هر دو را يك خطبه دانسته اند.