بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 382گوش او از شنيدن اندرزها كر است شخص ديگرى را مىبينى؟!» (اضْرِبْ بِطَرْفِكَ (1) حَيْثُ شِئْتَ مِنَ النَّاسِ، فَهَلْ تُبْصِرُ إلاَّ فَقِيراً يُكَابِدُ (2) فَقْراً، أَوْ غَنِيًّا بَدَّلَ نِعْمَةَ اللهِ كُفْراً، أَوْ بَخِيلاً اتَّخَذَ الْبُخْلَ بِحَقِّ اللهِ وَفْراً (3)، أَوْ مُتَمَرِّداً كَأَنَّ بِأُذُنِهِ عَنْ سَمْعِ الْمَوَاعِظِ وَقْراً (4)).امام (عليه السلام) در اين تعبيرهاى گويا و زيبا، انگشت روى چهار گروه محروم يا منحرف كه اساس فساد و ويرانى جامعه را تشكيل مىدهند مىگذارد: نخست «فقيرانى» كه در چنگال فقر گرفتارند، فقرى كه «كَادَ أَنْ يَكُوْنَ كُفْراً» (گاه انسان را به كفر مىكشاند) و «اغنيايى» كه چنان در ناز و نعمت و لذّت و شهوت، فرو رفته اند كه همه چيز را به فراموشى سپرده و غرق كفران شده اند و «بخيلانى» كه چنين مىپندارند بخل سبب فزونى ثروت و سرمايه است و «گردنكشان» مست و مغرورى كه گوششان بدهكار سخن حق نيست.تعبير زيباى امام (عليه السلام) كه مىگويد: به هر سو مىخواهى نگاه كن; غير از اين گروهها شخص ديگرى را نمى يابى، دليل بر اين است كه فقر و فساد آن چنان فراگير شده بود كه در همه جا آثارش نمايان، و دليل اين فراگيرى همان است كه در بالا به آن اشاره شد.1. «طرف» گاه به معنى چشم آمده و گاه به معنى حركت پلك چشم ها و از آن جا كه هنگام نگاه كردن، پلكها به حركت درمى آيد اين واژه به معنى نگاه كردن نيز استعمال شده است.2. «يكابد» از مادّه «كبد» (بر وزن كبك) به معنى تحمل رنج و مشقت است و به معنى مشقت افكندن نيز آمده است، و در خطبه بالا معنى اوّل مقصود است.3. «وفر» به معنى فراوانى است.4. «وقر» به معنى سنگينى است.