بیشترتوضیحاتافزودن یادداشت جدید
صفحهى 409همرنگ جماعتند و حكومت به دست زورمندان. اين گروه مردم را به سوى دنيا دعوت كردند و مردم اجابت نمودند و دينشان را به حاكمان بخشيدند و اين خسارت دنيا و آخرت است كه خسارتى است آشكار».سپس ابوذر زبان به سخن گشود گفت: «من با همه شما خدا حافظى مىكنم، پدر و مادرم فداى شما باد كه وقتى شما را مىبينم به ياد رسول خدا (صلّى الله عليه وآله) مىافتم من در مدينه علاقه اى ندارم تا حتى در آن جا ساكن شوم جز شما، به خدا سوگند! من جز رضاى خدا را نمى طلبم و با توكل به خدا وحشتى ندارم خداوند مرا كفايت مىكند بر او توكل كردم و درود خدا بر پيامبر (صلّى الله عليه وآله) وآلش باد» (1).1. كافى، جلد 8، صفحه 206 ـ 208 با تلخيص. و شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، جلد 8، صفحه 131.